روانشناسي

 
 
علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در يك رابطه زياد است
| نظرات (0) | ادامه مطلب...

علت دعوا در رابطه عاشقانه چيست؟ دعوا‌هاي بلند مدت نشانه خوبي در روابط نيست، همه زوج ها اختلاف نظر دارند. مهم ترين چيز اين است كه چگونه در هنگام دعوا در رابطه عاشقانه باهم كنار مياييد، اگر نتوانيد با هم كنار بياييد مشكلات تكراري را هميشه تجربه خواهيد كرد.

هيچ رابطه اي كامل نيست زن و شوهرها هميشه در مورد همه چيز بحث مي كنند. با اين حال، تا زماني كه شما صراحت، صداقت داشته باشيد و كنترل خود را از دست ندهيد جاي نگراني نيست.

چقدر دعوا در رابطه عاشقانه زياد است؟
بنابراين، چقدر دعوا با شريك زندگي شما طبيعي است و چه زماني بيش از حد است؟ آيا درگيري هاي شما به يادگيري و رشد شما به عنوان يك زوج كمك مي كند؟ يا نشانه طلاق شما مي باشد؟

مطالعه اي در سال ۲۰۰۰ نشان داد كه بحث و دعوا كه با خشم و تحقير مي تواند نشانه اوليه طلاق در آينده باشد. نشانه هاي زير را در دعوا جدي بگيريد و در صورت مشاهده حتما به مشاور مراجعه كنيد:

۱٫با يكديگر مبارزه مي كنيد.
اين نوع دعوا بحث هيچ فايده اي ندارد زيرا باعث ايجاد تغييرات نمي شود. اگر بر سر همه چيز دعوا مي كنيد، مي خواهيد به يكديگر آسيب برسانيد يا كنترل اوضاع را به دست آوريد به كمك مشاور احتياج داريد.

۲٫عدم تعهد | علت دعوا در رابطه عاشقانه
دعواي زياد مي تواند به اين معني باشد كه هيچ يك از شما به رابطه خود متعهد نيستيد يا كاري براي بهبود آن انجام نمي دهيد. حتي ممكن است نشانه اين باشد كه يكي از شما از قبل تصميم خود را براي جدايي گرفته است.

۳٫سرزنش
بدترين دعوا زماني رخ مي دهد كه موضوع اصلي دعوا اين باشد كه “مقصر كيست؟”. اگر بحث اصلي دعواي شما اين باشد در طول دعوا، نمي توانيد مشكلات را حل كنيد يا الگوهايي را تغيير دهيد كه در رابطه شما كارساز نيستند.

۴٫احساس تهي بودن
اگر به طور مداوم احساس خستگي عاطفي، ذهني و فيزيكي مي كنيد، ممكن است نشان دهنده اين باشد كه رابطه شما سمي شده است.

اگر تقريباً هر تعاملي با شريك زندگي‌تان باعث مي‌شود كه احساس ناامني و تحليل كنيد و نمي توانيد ارتباط سالمي با يكديگر برقرار كنيد احتمالا به پايان رابطه خود نزديك شده و درگير افسردگي و اضطراب مي شويد.

روابط سمي ممكن است پيامدهاي منفي طولاني مدت بر سلامت جسمي و عاطفي ما داشته باشد. بنابراين، تشخيص اينكه آيا ازدواج شما در حال سمي شدن است يا خير بسيار مهم است.

۵٫ انتقاد و قضاوت مستمر | علت دعوا در رابطه عاشقانه

قضاوت و انتقاد باعث ايجاد حالت تدافعي و توهين از سوي گيرنده پيام شده و علت دعوا در رابطه عاشقانه مي باشد. چنين زباني نشان دهنده بي احترامي به احساسات و نيازهاي شريكمان است و معمولاً واكنش منفي طرف مقابل را برمي انگيزد.

دعوا در رابطه عاشقانه
آيا دعوا نكردن در يك رابطه سالم است؟
اگر شما و شريك زندگيتان هرگز وارد دعوا و بحث نشويد، به اين معني است كه يكي از شما جلوي خود را گرفته است. غيرممكن است كه دو نفر هميشه در كنار يكديگر باشند و مطلقاً در همه چيز توافق داشته باشند.

اگر تضاد صفر وجود داشته باشد، نشان مي دهد كه يكي از شما (يا هر دوي شما) حقيقت خود را بيان نمي كنيد، كه در دراز مدت مي تواند بسيار مشكل ساز باشد.

اگر رابطه به نوعي تازه است، نگران عدم دعواي خود نباشيد. به طور طبيعي در طول زمان اتفاق مي افتد و بسيار طبيعي است كه شروع يك رابطه بسيار آرام باشد.

تاثير مشكلات خانوادگي بر فرزندان
ژانويه 12, 2023
تاثير مشكلات خانوادگي بر فرزندان و روابط خانوادگي ناسالم
چگونه زوج ها در يك رابطه سالم با هم دعوا مي كنند
اگر هر روز با شريك زندگي خود دعوا مي كنيد، اگر نمي توانيد با يكديگر ارتباط برقرار كنيد يا حرف يكديگر را متوجه نمي شويد از راه هاي زير كمك بگيريد:

۱٫ گوش كنيد
سعي كنيد با توجه كامل و منطقي گوش كنيد. به مسائل همسرتان گوش دهيد و سعي كنيد در حالت تدافعي قرار نگيريد.

در عوض، زماني كه گيج هستيد، سؤال بپرسيد تا مطمئن شويد كه هر دو يكديگر را درك مي كنيد. گوش دادن موثر به حرف هاي ديگران مي تواند در لحظه دعوا دشوار باشد، اما براي شكوفا شدن يك رابطه نيز ضروري است.

۲٫مسائل اصلي را شناسايي و به آن ها رسيدگي كنيد
گاهي اوقات وقتي گرفتار مشاجره يا دعوا مي شويم، به جاي شناسايي موضوع واقعي، در چرخه بحث هاي سطحي گير مي كنيم و همين علت دعوا در رابطه عاشقانه مي شود. بهترين راه براي شناسايي ريشه تعارض اين است كه نيازهاي خود را بفهميد و ياد بگيريد كه به چه چيزي باز مي گرديد.

همه ما نيازهاي اساسي در روابط داريم اما نيازهاي همه يكسان نيست. هنگامي كه آن نياز ارضا نمي شوند، عدم رضايت مي تواند به طور پنهاني در هر بحثي وارد شود.

۳٫ به جاي «تو» از «من» استفاده كنيد
مفيد است كه در اينجا به جاي سرزنش فوري شريك زندگي خود، روي خود تمركز كنيد. اين كار شريك شما را از حالت تدافعي خارج كنيد و گفتگو را به روشي معنادارتر و مبتني بر راه حل قرار مي دهد.

همچنين شما را مجبور مي كند كه مسئوليت احساسات خود را بپذيريد و در عين حال نسبت به خود و شريك زندگي خود قاطعانه و دلسوز باشيد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-علت دعوا در رابطه عاشقانه | چقدر دعوا در يك رابطه زياد است



:: موضوعات مرتبط: آموزش روانشناسي

:: برچسب‌ها: رابطه عاشقانه، دعوا در رابطه، دعوا با شريك زندگي،
نویسنده : Maryam
تاریخ : ۴ فروردين ۱۴۰۲
زمان : ۰۴:۱۱:۲۸
درمان تضميني استرس در ميانسالي
| نظرات (0) | ادامه مطلب...

درمان استرس در ميانسالي، بسياري از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگي خود بحران ميانسالي را به دلايل استرس و اضطراب را تجربه مي كنند، اما اين اضطراب ها هميشه منجر به رفتار كليشه اي مانند فرار از مسئوليت و رفتارهاي پرخطر نمي شود.

بحران ميانسالي چيست؟
اصطلاح «بحران ميانسالي» توسط اليوت ژاك، روانكاو كانادايي در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامه‌نگاران، محققان و رسانه‌هاي اجتماعي آن را رواج دادند.

تحقيقات در مورد چالش هاي ميانسالي در گذشته بر روي زيرمجموعه كوچكي از جمعيت (مردان سفيدپوست تحصيل كرده دانشگاهي) انجام شده است.

اما خوشبختانه تحقيقات اخير شروع به تمركز بر روي عوامل استرس زايي مي كند كه زنان،رنگين پوستان و افراد كم درآمد در سال هاي مياني زندگي با آن مواجه مي شوند.

نتيجه تحقيقات نشان مي دهد كه انتقال‌هاي عظيمي براي بسياري از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق مي‌افتد كه تأثير عميقي بر زندگي و انتخاب‌هاي زندگي آن ها مي‌گذارد.

به عبارت ديگر بحران در دوران ميانسالي را به عنوان مشكلات سلامت رواني يا جسمي ناشي از عوامل استرس زا در دوران ميانسالي در نظر گرفت.

علت استرس در ميانسالي چيست؟
افراد در طول ميانسالي بر اساس ژن، تجربيات، وضعيت اجتماعي-اقتصادي، نژاد و جنسيت خود با استرس هاي مختلفي مواجه مي شوند.

نانسي وودز، رئيس دانشكده پرستاري UW، يك مطالعه در سياتل را در مورد چالش‌هايي كه زنان در ميانسالي با آن مواجه مي‌شوند انجام داد و دريافت كه اكثر زنان استرس را به دليل انتقال‌هاي بيولوژيكي، رواني و اجتماعي تجربه مي‌كنند.

مطالعه وودز نشان داد كه مشكل بسياري از زنان در ميانسالي ايجاد تعادل بين چالش‌هاي زندگي با امور مالي، سلامت، روابط، شغل و غيره بوده و در عين حال تغييرات بيولوژيكي و گذار يائسگي را نيز پشت سر مي‌گذارند.

عوامل استرس زاي بيولوژيكي و هورموني
تغييرات بيولوژيكي عمده و اساسي در ميانسالي زماني كه افراد در دوران پيش از يائسگي قرار مي گيريد رخ مي دهد.

هر زن يائسگي را كمي متفاوت تجربه مي كند، اما همه آن ها تغييراتي را در بهزيستي عاطفي و سلامت جسماني مشاهده مي كنند كه در زندگي روزمره آن ها منعكس مي شود.

در دوران يائسگي، هورمون هاي استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند.

براي بسياري از افراد، اين مي تواند منجر به علائم مختلفي مانند گرگرفتگي، نوسانات خلقي، افسردگي، انگيزه پايين، انرژي كم، خشكي واژن، ناراحتي فيزيكي و اختلال در خواب شود. (با اين حال، برخي افراد خوش شانس، علائم كمي خواهند داشت يا هيچ علائمي را تجربه نمي كنند.)

ساير نگراني‌هاي سلامت نيز در دهه‌هاي ۴۰ و ۵۰ زندگي بروز مي‌كنند، مواردي مانند سرطان سينه و تخمدان، ظهور ديابت نوع ۲، فشار خون بالا و ساير بيماري‌ها به نوبه خود مي تواند بر سلامت روان شما تأثير بگذارد.

تغيير در سلامتي ما مي‌تواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزيستي تأثير بگذارد.

تاثير استرس بر بدن
تاثير استرس بر بدن | ۱۳ آسيب استرس و فكر زياد
استرس هاي رواني و اجتماعي
عوامل استرس‌زاي اجتماعي متفاوت هستند، اما مي‌تواند شامل مراقبت از كودكان، مراقبت از والدين سالخورده، مرگ عزيزان، مشكلات روابط يا زناشويي، طلاق، تغيير شغل و زير سوال بردن هويت باشد. مشكلات مالي و كمبود منابع ضروري مانند حمايت ديگران نيز مي تواند اين عوامل استرس زا را تشديد كند.

نشانه هاي تجربه بحران ميانسالي هستيد
استرس در طول زندگي رخ مي دهد، اما افزايش عوامل استرس زا در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگي مي تواند به دشوار باشد.

ميانسالي به‌ويژه براي زنان مانند يك طوفان كامل است. نشانه‌هاي بحران‌هاي ميانسالي مي‌تواند متفاوت اما برخي از شاخص‌ها عبارتند از احساس افسردگي يا اضطراب، انگيزه پايين، مشكل در خوابيدن، سؤالات هويت يا هدف، احساس غرق شدن يا نارضايتي.

بحران ميانسالي

راههاي مقابله با بحران ميانسالي
بهترين راه براي مقابله با استرس ميانسالي بستگي به اين دارد كه چه چيزي باعث آن شده است، بنابراين گام اول شناسايي عامل اضطراب مي باشد.

مراقبت از خود، يك برنامه ورزشي، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزيزان و موارد ديگر همه واقعاً بايد در زندگي زنان وجود داشته باشد تا بتوانند اين بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.

اگر نگران استرس يا بحران ميانسالي هستيد، به مشاورمراجعه كنيد. آن ها مي توانند سلامت روان شما را ارزيابي و سطح هورمون هاي شما را بررسي كنند و به شما در يائسگي كمك كنند، به ياد داشته باشيد كه كمك گرفتن از متخصص هميشه بهترين راه مي باشد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-درمان تضميني استرس در ميانسالي



:: موضوعات مرتبط: آموزش روانشناسي

:: برچسب‌ها: استرس، بحران ميانسالي، استرس در ميانسالي،
نویسنده : Maryam
تاریخ : ۴ فروردين ۱۴۰۲
زمان : ۰۴:۰۹:۲۵
حتما والدين فرزندان بيش فعال و اختلال كم توجهي بخوانند
| نظرات (0) | ادامه مطلب...

نكاتي براي والدين فرزندان بيش فعال و اختلال كم كه سبب بهبود زندگي آن ها مي شود.

آيا فرزند شما اختلال كم توجهي و بيش فعالي دارد؟ در اين مقاله ياد مي گيريد كه براي مديريت رفتار آن ها و مقابله با چالش هاي رايج اختلال كم توجهي و بيش فعالي چه كار هايي مي توانيد انجام دهيد.

كمك به والدين فرزندان بيش فعال
كمك به والدين فرزندان بيش فعال

زندگي با يك كودك يا نوجوان مبتلا به اختلال بيش فعالي و كمبود توجه (ADD) مي تواند خسته كننده و حتي طاقت فرسا باشد.

اما به عنوان والدين مي‌توانيد به فرزندتان كمك كنيد تا بر چالش‌هاي روزانه غلبه كند، انرژي خود را به عرصه‌هاي مثبت هدايت كند و آرامش بيشتري را به خانواده‌تان بياوريد و هر چه زودتر و مداوم‌تر به مشكلات فرزندتان بپردازيد، شانس بيشتري براي موفقيت در زندگي خواهد داشت.

كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي عموماً داراي نقص هايي در عملكرد اجرايي نيز هستند: توانايي فكر كردن، برنامه ريزي از قبل، سازماندهي، كنترل تكانه ها و تكميل وظايف.

اين بدان معناست كه شما در فرايندي كه فرزندتان به تدريج مهارت هاي اجرايي خود را به دست مي آورد، بايد مسئوليت اجرايي را بر عهده بگيريد و راهنمايي هاي بيشتري ارائه دهيد.

اگرچه علائم اختلال كم توجهي و بيش فعالي نمي تواند چيزي جز خشم در شما برانگيزد، اما مهم است كه به ياد داشته باشيد كودكي كه شما را ناديده مي گيرد، آزار مي دهد يا شما را خجالت مي‌دهد، عمداً اين كارها را انجام نمي دهد.

كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي، مي‌خواهند ساكت بنشينند، مي خواهند اتاق هاي خود را مرتب و منظم كنند، مي‌خواهند هر كاري كه والدينشان مي‌گويند انجام دهند، اما نمي‌دانند چگونه بايد اين كارها را انجام دهند.

اگر در نظر داشته باشيد كه بيش فعالي به همان اندازۀ شما كودكتان را هم نااميد مي‌كند، عكس‌العمل به روشهاي مثبت و حمايتي بسيار آسان تر خواهد بود.

با صبر، شفقت و حمايت فراوان، مي توانيد اختلال كم توجهي و بيش فعالي دوران كودكي را مديريت كنيد و در عين حال از يك خانه پايدار و شاد لذت ببريد.

خانواده و والدين فرزندان بيش فعال
قبل از اينكه بتوانيد فرزند مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي را به طور موفقيت آميزي كنترل كنيد، درك تأثير علائم فرزندتان بر خانواده به عنوان يك كل ضروري است.

كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي رفتارهاي زيادي از خود نشان مي دهند كه مي تواند زندگي خانوادگي را مختل كند. آن ها اغلب دستورات والدين را نمي شنوند، بنابراين از آن ها اطاعت نمي كنند.

آن ها بي نظم هستند، به راحتي حواسشان پرت مي شود و ساير اعضاي خانواده را منتظر نگه مي دارند. يا كارهايي را شروع كرده و سپس فراموش مي‌كنند كه آن ها را به پايان برسانند، چه رسد به اينكه بعد از انجام جاي آن ها را تميز كنند.

كودكاني كه مشكلات تكانشگري دارند، اغلب مكالمات را قطع مي‌كنند، در زمان هاي نامناسب توجه مي‌خواهند، و قبل از اينكه فكر كنند صحبت مي‌كنند و چيزهاي عجيب يا شرم‌آور مي‌گويند. اغلب به سختي مي توان آن ها را به رختخواب برد و خواباند.

كودكان بيش فعال ممكن است خانه را بهم بريزند يا حتي خود را در معرض خطر فيزيكي قرار دهند.

كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي
به دليل اين رفتارها، خواهر و برادر كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي با چالشهايي روبرو هستند. نيازهاي آن ها اغلب كمتر از نيازهاي كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي مورد توجه قرار مي گيرد.

ممكن است وقتي اشتباه مي كنند با شدت بيشتري مورد سرزنش قرار گيرند و موفقيت هايشان كمتر مورد تحسين قرار گيرد يا بديهي انگاشته شود.

آن ها ممكن است به عنوان دستيار والدين به حساب آيند و اگر خواهر يا برادر مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي تحت نظارت آن ها رفتار نادرست داشته باشد، سرزنش شوند.

در نتيجه، ممكن است عشق خود را به برادر يا خواهر مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي به حسادت و كينه ختم شود.

الزام نظارت بر كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي مي تواند از نظر جسمي و ذهني خسته كننده باشد. ناتواني كودك شما در “گوش دادن” مي تواند منجر به نااميدي و آن نااميدي تبديل به خشم شود كه به دنبال آن باعث احساس گناه در مورد عصباني شدن از كودك مي شود.

رفتار فرزندتان مي تواند شما را مضطرب كند. اگر تفاوت اساسي بين شخصيت والدين فرزندان بيش فعال با كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي وجود داشته باشد، پذيرش رفتار آن ها بسيار دشوار مي شود.

هوش هيجاني
چگونه هوش هيجاني خود را تقويت كنيم + بازي براي كودكان
براي مقابله با چالش هاي تربيت كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي، بايد بتوانيد تركيبي از شفقت و ثبات را به دست آوريد.

زندگي در خانه اي كه هم عشق و هم ساختار را فراهم مي كند بهترين چيز براي كودك يا نوجواني است كه در حال يادگيري مديريت اختلال كم توجهي و بيش فعالي است.

توصيۀ ۱ به والدين فرزندان بيش فعال: مثبت و سالم بمانيد
به عنوان والدين، زمينه را براي سلامت عاطفي و جسمي فرزندتان فراهم كنيد. شما بر بسياري از عواملي كه مي تواند بر علائم اختلال فرزندتان تأثير مثبت بگذارد، كنترل داريد.

نگرش مثبت را حفظ كنيد. بهترين دارايي شما براي كمك به فرزندتان در مواجهه با چالش هاي اختلال كم توجهي و بيش فعالي، نگرش مثبت و عقل سليم شماست. وقتي آرام و متمركز هستيد، به احتمال زياد مي توانيد با فرزندتان ارتباط برقرار كرده و به او كمك كنيد آرام و متمركز باشد.

ملاحظۀ همه چيز را بكنيد. به ياد داشته باشيد كه رفتار فرزند شما با يك اختلال مرتبط است و بيشتر اوقات عمدي نيست. حس شوخ طبعي خود را حفظ كنيد. آنچه امروز شرم آور است ممكن است ده سال بعد يك داستان خانوادگي خنده دار باشد.

چيزهاي كوچك را ناديده بگيريد و اهل مسامحه باشيد. زماني كه فرزندتان دو تكليف ديگر را به اضافه تكاليف روزانه انجام داده باشد، يك تكليف انجام نشده، چيز مهمي نيست.

اگر والدين فرزندان بيش فعال كمال گرا باشيد، نه تنها دائماً ناراضي خواهيد بود، بلكه انتظارات غيرممكني را براي كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي ايجاد خواهيد كرد.

به فرزند خود ايمان داشته باشيد.

در مورد هر چيزي كه در مورد فرزندتان مثبت، ارزشمند و منحصر به فرد است فكر كنيد يا حتي فهرستي مكتوب كنيد. به فرزندتان اعتماد كنيد كه مي تواند ياد بگيرد، تغيير كند، بالغ و موفق شود. هرروزه در حين مسواك زدن دندان ها يا درست كردن قهوه اين اعتماد را ايجاد كنيد.

۲-مراقبت از خود
به عنوان الگوي فرزندتان و مهمترين منبع قدرت، داشتن يك زندگي سالم حياتي است. اگر بيش از حد خسته شده ايد يا به كلي صبرتان تمام شده است، در خطر از دست دادن ساختار و حمايتي هستيد كه با دقت براي كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي خود تنظيم كرده ايد.

به دنبال حمايت باشيد. يكي از مهم ترين نكاتي كه بايد در تربيت كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي اين است كه مجبور نيستيد اين كار را به تنهايي انجام دهيد.

با پزشكان، درمانگران و معلمان فرزندتان صحبت كنيد. به يك گروه حمايتي سازمان يافته براي والدين كودكان مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي بپيونديد.

اين گروه ها انجمني براي مشاوره دادن و دريافت مشاوره ارائه مي دهند و مكاني امن براي تخليه احساسات و به اشتراك گذاشتن تجربيات فراهم مي كنند.

استراحت كنيد. دوستان و خانواده مي‌توانند در مورد پيشنهاد نگهداري از كودك فوق‌العاده باشند. ممكن است در مورد ترك كودك مبتلا به اختلال كم توجهي و بيش فعالي احساس گناه كنيد.

دفعه بعد، پيشنهاد آن ها را بپذيريد و صادقانه درباره بهترين نحوه رفتار با فرزندتان با آن ها صحبت كنيد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-حتما والدين فرزندان بيش فعال و اختلال كم توجهي بخوانند



:: موضوعات مرتبط: آموزش روانشناسي

:: برچسب‌ها: فرزندان بيش فعال، بيش فعالي، اختلال كم توجهي،
نویسنده : Maryam
تاریخ : ۴ فروردين ۱۴۰۲
زمان : ۰۴:۰۸:۳۰
[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ][ ۴ ]


 

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی