| نظرات (0)
طلاق عاطفي
كلمه طلاق عاطفي شايد براي بسياري از مردم واژه جديدي باشد. بسياري از مردم، طلاق را به معني جدايي كامل زن و شوهر و از همگسيختن كامل زندگي مشترك ميدانند، اما واقعيت اين است كه براي بسياري از زوجين آينده فرزندان، آبرو و حيثيت خانوادگي و آينده مبهم زندگي بعد از طلاق و ترس از اين آينده مبهم موضوعاتي هستند كه مانع از جدايي كامل آنها از همديگر شده است. اين زوجين در كنار همديگر زندگي ميكنند، اما در اصل از هم طلاق گرفتهاند، كه اصطلاحا به اين نوع طلاق، طلاق عاطفي گفته ميشود. فرق اين نوع طلاق با طلاق رسمي اين است كه اين نوع طلاق در هيچ كجا و توسط هيچ اداره و سازمان مشخصي ثبت نميشود، به همين دليل هيچ آمار دقيق و روشني از اين نوع طلاق وجود ندارد. اما تحقيقات شخصي مولف و چند پژوهش ديگر كه توسط برخي مراكز دانشگاهي انجام شده است، حاكي از درصد شيوع بسيار زياد طلاق عاطفي ميباشد. پايين بودن ميزان رضايت زناشويي يكي از نشانههاي اصلي طلاق عاطفي است. شايد باوركردني نباشد كه بدانيد اگر يك سازمان اجتماعي رسمي وجود داشته باشد كه مسئوليت سرپرستي خانمها را بعد از طلاق به عهده بگيرد، به يكباره درصد بسيار زيادي از خانوادهها از هم جدا ميشدند و آمار طلاق به حدود ۸۰ يا ۹۰ درصد ميرسيد، يعني در واقع ميتوانيم بگوييم كه تنها عاملي كه باعث حفظ خانوادهها شده است، ترس از آينده مبهم زندگي پس از طلاق براي خانمها است، در حالي كه نبايد اينطور باشد. بايد عشق و علاقه زوجين عامل ادامهدهنده زندگي باشد، نه ترس از آينده مبهم. اين وضعيت يعني اينكه اكثر زندگيهاي مشترك اجباري هستند و شايد زوجين به طور داوطلبانه و ارادي يكديگر را انتخاب كرده باشند، اما در حال حاضر به صورت اجباري با هم زندگي ميكنند. حال تصور كنيد كه وقتي دو نفر به طور اجباري در كنار يكديگر زندگي كنند، چه مسائل و مشكلاتي ممكن است براي آنها به وجود بيايد. آيا تا به حال فكر كردهايد كه اگر مجددا در شرايط انتخاب همسر قرار بگيريد، آيا باز هم همسر فعلي خود را انتخاب ميكنيد يا خير؟
اگر چنانچه تمايلي به انتخاب همسر فعلي خود نداريد، شما هم در معرض طلاق عاطفي هستيد. اما طلاق عاطفي هم مانند ساير حالات انسان داراي سلسلهمراتبي است كه برخي از افراد در حالت ضعيف و برخي هم در حالت شديد قرار دارند. به هر حال طلاق عاطفي در هر شرايطي كه باشد، يكي از علائم كمرنگشدن عشق و علاقه، سرد شدن روابط خانوادگي و زمينهساز گرايش به روابط پنهان ميباشد. طلاق عاطفي اگرچه به صورت خفيف هم باشد، بايد از طريق مراجعه به يك روانشناس متخصص شناسايي، علل و عوامل بهوجود آورنده آن مشخص و در جهت از بين بردن كامل آن اقدام لازم صورت پذيرد. هيچ يك از ازدواجها يك شبه به طلاق منتهي نشدهاند و هيچ يك از روابط پنهان نيز يك شبه شكل نگرفتهاند، بلكه از مدتها قبل ريشهها و عوامل بهوجود آورنده آن در خانواده به وجود آمده، اما زوجين نسبت به آن بيتفاوت بودهاند. بنابراين زماني متوجه مشكل شدهاند كه ديگر خيلي دير شده است. آمار طلاق عاطفي در جامعه ما بسيار بالاست. يعني اينكه بسياري از زوجين از ازدواج خود اظهار پشيماني و نارضايتي ميكنند. ازدواج در سنين پايين، توجه بيش از حد به ظواهر، عدم تناسب سني، عدم تناسب تحصيلي، عدم تناسب اقتصادي خانوادهها و… برخي از علتهاي اين نارضايتي هستند. اما در اين فصل هدف ما بررسي علل و عوامل به وجود آورنده طلاق عاطفي نيست. اين علل و عوامل را در جاي خود مورد بحث و بررسي قرار ميدهيم. در اينجا هدف ما صرفا شناسايي ماهيت طلاق عاطفي و هشدار در زمينه ميزان شيوع رو به افزايش آن است. و از همه مهمتر اين كه طلاق عاطفي زمينهساز به وجود آمدن اختلافات خانوادگي، سردي روابط بين زوجين و در نهايت امر بوجود آمدن روابط پنهان ميباشند.
طلاق عاطفي ذاتا يك پديده مخرب و زمينهساز بسياري از آسيبهاي اجتماعي ديگر ميباشد. اعتياد رابطه بسيار نزديكي با طلاق عاطفي دارد. اگر كانون خانواده گرم و پرمحبت باشد، تمام نيازهاي عاطفي و رواني زوجين را تامين ميكند و زوجين نيازي به جشنها و همنشينيهاي مجردي ندارند كه در بسياري از موارد اين جشنها و همنشينيها زمينهساز گرايش به طرف مصرف مواد مخدر ميشوند. افسردگي، اضطراب، احساس كسالت و سردرگمي، فرار از منزل همگي آثار و نتايج نشئت گرفته از طلاق عاطفي ميباشند. حال تصور كنيد با اين طيف وسيع عوارض و مشكلات و با توجه به اين شيوع بسيار گسترده، آيا ميتوانيم به سادگي از كنار آن بگذريم؟ آيا سرمايهگذاري در جهت كاهش اين آسيب اجتماعي بر همه فعاليتهاي ديگر ارجحيت ندارد؟
منبع:مشاوره ازدواج-طلاق عاطفي
:: موضوعات مرتبط:
آموزش روانشناسي
:: برچسبها:
طلاق، طلاق گرفتن، طلاق عاطفي،