روانشناسي نوين

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان، دلايل كامل + روش درمان

يكي از مشكلات شايع زناشويي و جنسي بعد از زايمان، سرد مزاجي زنان مي باشد، زني كه به تازگي زايمان كرده است دچار مشكلات جسمي و رواني مي شود و به احتمال زياد زندگي زناشويي او دچار چالش هاي اساسي مي شود.

بايد اين نكته را در نظر بگيريد كه زايمان فرآيندي طبيعي و مهم مي باشد كه روان و جسم فرد را درگير مي كند و باعث سرد مزاجي فرد مي شود سرد مزاجي بعد از زايمان دلايل فيزيكي و رواني متعددي دارد كه پس از اين كه شناسايي شدند قابل درمان مي باشند.

در ادامه اين مقاله به بررسي كامل سرد مزاجي جنسي زنان پس از زايمان مي پردازيم و بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه اهميت دادن به سرد مزاجي بسيار مهم مي باشد و در اين خصوص بايد از مشاوره روابط زناشويي كمك بگيريد تا راه حل هاي درستي در اختيار شما بگذارند.

سرد مزاجي زنان بعد از زايمان: شروع فعاليت جنسي
پس از زايمان رابطه جنسي زوجين كمي سرد مي شود زيرا زايمان فرآيندي مي باشد كه جسم و روان فرد را متحول مي كند. به همين دليل پس از زايمان مدتي زمان مي باشد تا فرد آمادگي خود را براي فعاليت هاي جسمي دوباره به دست آورد، مدت زمان آمادگي در افراد متفاوت مي باشد برخي از آن ها به چند هفته و برخي به ۴ تا ۶ ماه زمان نياز دارند

در صورتي كه زن و مرد در مورد زمان اين مشكلات آگاهي نداشته باشند و در زندگي مشترك با مشكلاتي رو به رو شوند، زن احساس مي كند كه بي كفايت مي باشد و ديگر توانايي سابق را ندارد و مرد احساس مي كند كه كنار گذاشته شده است.

دلايل فيزيولوژيكي
زنان به خاطر دلايل زير به بي ميلي جنسي و سرد مزاجي بعد از زايمان دچار مي شوند كه عبارت است از:

به هم خوردن ميزان ترشح هورمون ها
پارگي واژن و آسيب ديدگي در اثر زايمان
شل شدن عضلات كف لگن و افتادگي واژن از دلايل سرد مزاجي زنان بعد از زايمان مي باشد
خشكي واژن كه باعث مقاربت دردناك مي شود.
ناتواني در نگهداري مدفوع و ادرار در حين رابطه جنسي
كاهش حسي واژن
سرد مزاجي زنان بعد از زايمان: دلالي روانشناختي
به طور معمول قبل از اين كه براي زوجين مشكلي پيش آيد به درمان آن اقداماتي را انجام نمي دهند سرد مزاجي در مواردي ممكن است باعث دلزدگي زناشويي شود و در صورتي كه با دلايل سرد مزاجي پس از زايمان آشنا شويد بهتر خواهيد توانست از نارحتي هاي به وجود آمده پيشگيري كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-سرد مزاجي زنان بعد از زايمان، دلايل كامل + روش درمان فوري

تحريك همسر، چگونه همسر خود را تحريك كنيم؟

يكي از مسائل مهم در زندگي هر شخصي، آموزش و يادگيري نحوه تحريك همسر مي باشد زيرا اين امر در كيفيت رابطه جنسي و تحكيم خانواده بسيار تاثير گذار مي باشد، يادگيري نحوه تحريك همسر براي زوج هاي جوان و افرادي كه چندين سال از عمر زندگي مشتركشان گذشته است بسيار مفيد مي باشد.

بعد از گذشت مدت زماني از زندگي مشترك هيجان رابطه جنسي كاهش مي يابد و علت اصلي بيشتر مشكلات زوجين طلاق عاطفي مي باشد كه منجر به جدايي و خيانت مي شود و اين مسئله به خاطر عدم آگاهي از نحوه ارضا كردن نيازهاي جنسي همسر به وجود مي آيد.

بايد زوجين توجه داشته باشند كه رابطه جنسي تنها به دخول محدود نمي شود بلكه عشق بازي و آگاهي از نحوه تحريك نقاط حساس بدن شريك جنسي تان اهميت بسياري دارد و اين نكته را در نظر بگيريد كه آناتومي بدن هر فرد متفاوت مي باشد و در اين خصوص بايد از مشاوره جنسي كمك بگيريد تا بتوانيد بدن همسرتان را بهتر بشناسيد و بتوانيد كيفيت روابط جنسي خود را افزايش دهيد.

نقش تنوع در رابطه جنسي و تحريك همسر
مردان حس تنوع طلبي بيشتري نسبت به زنان دارند زيرا مردان بيش تر از زنان تغيير رفتار جنسي براي آن ها محسوس و خوشايند است، در صورتي كه مي خواهيد همسر خود را تحريك كنيد تنوع در رابطه جنسي اهميت بسياري دارد، هر زني رفتارهاي جنسي خاص خودش را دارد.

براي مردان بهترين صحنه در رابطه جنسي لحظه ارضاء شدن، حركات و حالات چهره همسرش و همين طور تن صداي او مي باشد كه اين حالات در زنان مختلف متفاوت است و هر كدام از زنان هنگام رابطه جنسي حالت خاص خودش را دارند.

سعي كنيد هرازگاهي مكان جنسي خود را تغيير دهيد و از اتاق خواب به مكان ديگري برويد در صورتي كه بتوانيد رفتارهاي جنسي خودتان را تغيير دهيد براي همسرتان جذاب خواهد بود و مثل اين است همسرتان شريك جنسي ديگري را يافته است، تنوع دادن به رفتارهاي جنسي تا حد زيادي شما را در نظر مردتان جذاب مي كند.

پس سعي كنيد بر روي پوزيشن هاي جنسي توجه داشته باشيد و پوزيشن هاي مختلفي را بياموزيد در صورتي كه يك رفتار جنسي تكراري داشته باشيد، رابطه جنسي شما يكنواخت مي شود و مشكلات بسياري براي زندگي مشترك تان به وجود مي آورد.

نقش مخرب تظاهر كردن در كيفيت رابطه جنسي
يكي از اشتباهاتي كه زنان در تحريك مردان انجام مي دهند تظاهر آن ها به لذت در برقراري رابطه جنسي مي باشد، توجه داشته باشيد كه مردان اين موضوع را به خوبي متوجه مي شوند و در صورتي كه رابطه جنسي به صورت مصنوعي باشد باعث سرد شدن همسرتان مي شود، زوجين بايد در هنگام برقراري رابطه جنسي رضايت دو طرفه داشته باشند.

به طور كلي آشنايي با بدن زنان و نقاط تحريك مردان بسيار مهم است و در عشق بازي و تجربه رابطه جنسي آتشين نقش بسيار مهمي دارد، زوجين بايد در طول سال هايي كه با يكديگر زندگي مي كنند علايق، فانتزي هاي جنسي و نقاط حساس بدن همسرتان را بشناسيد و ياد بگيريد كه چطور بايد همسرتان را در رابطه جنسي به هيجان آوريد كه بر روي كيفيت رابطه شما اثر مثبتي بگذارد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تحريك همسر، چگونه همسر خود را تحريك كنيم؟

همه كودكان طلاق، احتياج دارند پس از اين واقعه دردناك تحت درمان روان درمانگر قرار بگيرند تا با اين موضوع راحت تر و بدون آسيب كمتري كنار بيايند.

البته فرزندان طلاق در بزرگسالي گاهي در مواجهه با افراد و در معاشرت با آن ها، نقاط قوي دارند كه نسبت به ساير افراد متمايز مي شوند. برخي از نقاط قوت عبارتند از : درك بالا و افزايش ظرفيت همدردي ـ عزت نفس بالا و جرئت مندي.

اما برخي از كودكان طلاق با چالش هاي بسياري به سنين بزرگسالي مي رسند. اكثر اين افراد، از تنها بودن و ترك شدن وحشت دارند و نسبت به خيانت مضطرب هستند.

وقتي كودكان طلاق در بزرگسالي وارد رابطه اي عاطفي مي شوند و در آن نيز از شريك عاطفي خود خيانت ببينند، بيش از پيش پرخاشگر، افسرده و بي اعتماد مي شوند. برخي از اين افراد حتي تاب اختلافات زناشويي را نيز ندارند و حتي اختلاف نظر خود را از ترس محكوم شدن به طلاق بروز نمي دهند.

شركت در جلسات مشاوره مي تواند اين تعارضات را تا حدودي حل كند و فرد را در جهت داشتن زندگي اي لذت بخش ياري كند.

فرزندان طلاق در مسير رشد خود با چالش هاي بسيار زيادي مواجه مي شوند. البته طلاق گرفتن هميشه بد نيست و گاهي اوقات حكم درمان رواني فرد را دارد اما متاسفانه كودكان بي گناه، قرباني اين تصميم ابدي خواهند شد. والديني كه از همسر خود طلاق مي گيرند لازم است وقت بيشتري را براي تربيت فرزند خود در نظر بگيرند. در اين مقاله با مهم ترين آسيب هاي وارده بر فرزندان طلاق و راه مقابله با آن ها بيشتر آشنا خواهيم شد.

انواع عكس العمل هاي فرزندان طلاق هنگام مواجهه با آن ها
تاثيرات و عوارض كلي طلاق بر فرزندان
هنگامي كه اختلافات زوجين شدت مي گيرد و احساس مي كنند ديگر راهي براي ادامه دادن اين زندگي ندارند تصميم به طلاق مي گيرند. عوارض منفي حاصل از طلاق قابل كتمان نيست اما برخي زوجين معتقدند وقتي فرزندي دارند بايد به هر قيمتي اين زندگي را ادامه دهند. اين باور غلط موجب مي شود خيانت، افسردگي و يا حتي طلاق عاطفي بين زوجين شكل بگيرد كه در اين صورت نيز مشكلي حل نخواهد شد. در واقع بهتر است بگوييم، زندگي با تك والد بهتر از يك زندگي تنش زا و ناراحت كننده است. كودكان در اين زندگي هاي پر تنش آسيب بيشتري را متحمل مي شوند. البته تصميم به طلاق در وهله اول به صلاح ديد مشاور خانواده و سپس خود زوجين صورت خواهد گرفت.

منبع:كانون مشاوران ايران-انواع عكس العمل هاي فرزندان طلاق هنگام مواجهه با آن ها

متأسفانه در جامعه امروزي، خيانت در موضوعات مختلف پيش مي‌آيد و موجب از بين رفتن اعتماد ميان زوجين مي‌شود البته برخي زوجين تمايل دارند پس از طلاق نيز رابطه را به‌ همين شكل حفظ كنند اما نمي‌دانند كه ترميم اعتماد پس از خيانت چگونه است.

نشانه‌هاي خيانت
خيانت تنها درباره مسائل جنسي رخ نمي‌دهد و ممكن است شامل موضوعات ديگري نيز باشد، مثلاً وقتي شما رازها و حقيقت‌هاي مهم و حائز اهميت زندگي خود را از ديد همسرتان پنهان مي‌كنيد و يا رفتاري داريد كمي اعتماد ميان شما را خدشه‌دار مي‌كند نيز نوعي خيانت محسوب مي‌شود كسي كه به همسر خود خيانت كرده بايد تمام تلاش خود را براي بهبود روابط عاطفي‌شان بكند و لازمه اين قضيه داشتن اعتقاد داشتن صداقت و حسن‌ نيت است.

وقتي شخص خيانت را تجربه مي‌كند به‌ طور طبيعي سخت مي‌تواند به همسر خود اعتماد كند و ممكن است دائماً تجربه تلخ گذشته را با خود مرور كند وقتي حسن‌ نيت شما به او ثابت شود و به همسر خود نشان دهيد واقعاً آدم بهتري شده‌ايد فرايند اعتماد كردن خيلي راحت‌تر خواهد شد.

علت بروز خيانت
خيانت معمولاً به دلايل مختلفي بروز مي‌دهد اما به هر دليلي باشد توجيه اخلاقي ندارد از دست دادن موقعيت اجتماعي، اعتياد به الكل و مواد مخدر و يا حتي نازايي مي‌تواند جرقه خيانت را به وجود بياورد. اگر در زندگي زناشويي خود مشكلي داريد توصيه مي‌كنيم حتما به مشاور خانواده مراجعه كنيد و قدمي براي حل مشكل خود برداريد.

راهكارهاي عملي جلب اعتماد همسر بعد از خيانت
اين‌طور مثال مي‌زنيم كه شما به همسر خود به هر دليلي خيانت كرده‌ايد اما در حال حاضر از كار خود به ‌شدت پشيمان هستيد و از او مي‌خواهيد شما را ببخشد، اما همسر شما نمي‌تواند به‌راحتي گذشته را فراموش كنند و مي‌ترسد دوباره به او خيانت كنيد. وظيفه شما در اين‌جا اين است كه تمام انرژي خود را صرف كنيد تا دوباره اعتماد او را به دست بياوريد. در ادامه راهكارهايي دراين‌باره به شما پيشنهاد مي‌دهيم كه با استفاده از آن‌ها بتوانيد اعتماد همسر خود را جلب كنيد.

مراجعه به روان‌شناس در اين زمينه به شما كمك شاياني خواهد كرد

در گفتار و به‌ خصوص رفتار خود صادق باشيد
در اين‌مورد لازم است همسرتان را در جريان هر كاري كه انجام مي‌دهيد بگذاريد. نبايد گلچيني از كارهايتان را به همسرتان اطلاع دهيد، چون ممكن است همسر شما در جريان كارهاي پنهاني شما قرار بگيرد و جلب اعتماد غيرممكن شود. وقتي وسوسه مي‌شوي رفتار مشكوكي را انجام دهيد با يك روان‌شناس و مشاور مشورت كنيد تا به وسيله راهكارهاي تجويزشده اين افكار را از ذهن خود دور كنيد و به زندگي طبيعي خود باز گرديد. اگر از اين افكار پيشگيري نكنيد ممكن است دوباره در دام خيانت گرفتار شويد.

بايد در همه ابعاد زندگي خود شفافيت و صداقت داشته باشيد، چون شرايط متفاوتي داريد و لازم است همسر خود را درك كنيد و به او حق دهيد تا بتواند به‌ راحتي به شما اعتماد كند.

نگفتن حقيقت نام ديگر دروغ‌گويي است
صداقت داشتم فقط به اين معني نيست كه حقيقت را بگوييد بلكه به اين معنا نيز هست كه علاوه‌ بر گفتن حقيقت چيزي را نيز از همسرتان پنهان نكنيد و او را در جريان جزئيات زندگي خود قرار دهيد. گلچين كردن مطالب نيز مي‌تواند نوعي خيانت محسوب شود چون ممكن است همسر شما بعداً موضوعات پنهان‌شده را بفهمد و سخت بتواند به شما اعتماد كند.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا پس‌ از خيانت همسر مي‌توان به او اعتماد كرد؟

طلاق ممكن است آسيب هاي روحي رواني بسيار زيادي براي كودكان به وجود بياورد اما مهم ترين اقدامي كه والدين پس از طلاق لازم است انجام دهند، انتخاب روشي صحيح به منظور تربيت صحيح فرزند پس از طلاق است.

چگونه مي توانيم با وجود طلاق فرزندان سالم و شاد تربيت كنيم؟
من دوستاني داشتم كه دلشان نمي خواست ازدواج كنند و نكردند، زيرا به علت طلاق پدر و مادر خود شديدا از نظر رواني آسيب ديده بودند.

طلاق براي كودكان بسيار سخت است زيرا نمي توانند درك كنند چرا والدين از يكديگر طلاق مي گيرند و يا شايد خودشان را عامل طلاق والدين مي دانند. در بعضي مواقع اين كودكان با خود و دوستان خود عهد مي بندند كه هيچوقت ازدواج نكنند. البته به ياد داشته باشيد كه طلاق گرفتن هميشه بد نيست و پدر و مادر نبايد در هر شرايطي فرد را سرزنش كنند و نسبت به تصميم خود احساس بدي داشته باشد. پس از طلاق هم مي توانيد يك زندگي سالم و شاد را تجربه كنيد البته با انتخاب يك روش صحيح تربيت فرزند. در اين مقاله شما را با روش هاي تربيت فرزند سالم و شاد آشنا خواهيم كرد.

توصيه هاي كاربردي براي تربيت فرزند سالم پس از وقوع طلاق
براي كمك به فرزندتان با آنها همراه و همگام شويد:

دعوا و جدل هايتان را دور از چشم كودك خود انجام دهيد
نيازي نيست فرزندان خود را در جريان ريز دعواهاي خود بگذاريد. دانستن اين حقايق فقط اوضاع روحي فرزند شما را بدتر مي كند. فرزندان شما مشاور حرفه اي نيستند. سعي كنيد با يك متخصص در اين باره صحبت كنيد تا اين صحبت ها بتواند گره اي از مشكلات شما باز كند.

صحبت ها و مشكلات همسر سابق خود را از نظر فرزند خود پنهان كنيد. به طور منطقي فرزند شما فرزند همسر سابق شما نيز هست. با بد گويي درباره همسر خود ممكن است فرزند شما نيز اين صفات بد را به خودش نيز نسبت دهد. در موقعيت هايي ممكن است با همسر سابق خود رو به رو شويد. در اين مواقع سعي نكنيد تا چهره عبوس به خود بگيريد. كاملا طبيعي رفتار كنيد و اگر مي توانيد مكالمه اي هر چند كوتاه با همسر سابق خود داشته باشيد. اين نوع مكالمات تصوير خوبي در ذهن فرزند شما مي سازد.

درباره خود و همسر سابقتان با يك مشاور خانواده صحبت كنيد
تقاضاي مشاوره در دفتر مشاوره گزينه خوبي براي شما است. مي توانيد همه احساسات خود را نسبت به زندگي قبلي و همسر قبلي خود به مشاور بگوييد از دشوار بودن زندگي فرزندتان بگوييد تا از احساسات منفي تا حدودي تخليه شويد.

نه ترجيح و نه انتخاب!
وقتي با همسر خود مواجه مي شويد احتياجي نيست پرخاشگري كنيد و ناراحت شويد. سعي كنيد رفتار خوبي با او داشته باشيد. اگر دوست نداريد از بدي هاي او بگذريد و او را ببخشد پس سعي كنيد در معرض وجود و حضور او نباشيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تربيت يك فرزند شاد و سالم پس از طلاق

زماني كه تلفن همراه يك وسيله ي لوكس براي ثروتمندان يا وسيله ي مورد استفاده براي والدين مي باشد، اين مسئله كه كودكان نيز يك گوشي تلفن همراه داشته باشند معمول و عادي مي باشد. كودكان نوپا و بچه هاي كوچك گوشي تلفن همراه و تبلت را مي شناسند و به وسيله ي آن مي توانند شوهاي تلويزيوني مورد علاقه شان را تماشا كنند، به موسيقي گوش دهند و با آن بازي كنند. ولي اين مسئله كه بچه هاي كوچك قبل از رسيدن به سن خاصي موبايل داشته باشند ضروري به نظر نمي رسد.

زماني كه بچه ها انقدر كوچك هستند كه بايد همواره تحت نظارت باشند، آنها به موبايل نيازي ندارند. اين مسئله روشن به نظر مي آيد كه در اين سن تكنولوژي موبايل در اصل براي ارتباط با ديگران استفاده مي شود. كودك براي تماشاي شوهاي تلويزيوني و بازي كردن به موبايل نياز ندارد. استفاده از وسايل الكترونيكي براي بچه ها در سنين خاصي بر روي رشد و سطح توجه آنها تاثير مي گذارد. هيچ دليل براي اينكه كودكان براي خودشان موبايلي داشته باشند كه هميشه در دسترس باشند وجود ندارد. شما مي توانيد گوشي را پيش خود نگه داريد و زماني كه كودك بايد به شما تلفن بزند و يا از او خبردار شويد گوشي را در اختيار او بگذاريد.

زماني كه كودك شروع به خارج شدن از خانه مي كند مي تواند براي تماس هاي اضطراري و بدون اينكه گوشي زنگ بخورد و استفاده از آن براي او يك عادت شود گوشي تلفن همراه در اختيار داشته باشند. ولي زماني كه كودك به اندازه كافي استقلال و جسارت دارد كه به تنهايي و يا با دوستانش بيرون برود در اين زمان كودك به تلفن همراه نياز دارد. اين بدين معني نيست كه نبايد قوانين در اين رابطه براي كودك وجود داشته باشد. به كودكان اجازه ندهيد همان سطح دسترسي كه شما به گوشي موبايل داريد كودك نيز به همان مقدار به موبايل دسترسي داشته باشد.

ولي زماني كه يك گوشي موبايل در اختيار كودك مي گذاريد نياز است كه يك سري محدوديت ها براي استفاده از آن براي كودك قائل شويد. اين مسئله بستگي به آن دارد كه كودكان براي چه كاري از تلفن همراه استفاده كنند و چه زماني اجازه استفاده از آن را دارند. براي مثال جهت استفاده براي اينترنت كودك بايد با يك سري قوانين قابل قبول محدود باشد. براي حفظ كودكان از خطرات احتمالي كه در اينترنت آنها را تهديد مي كند شما مي توانيد گوشي هايي در اختيار كودكان بگذاريد كه به اينترنت وصل نمي شوند و براي استفاده از آن قوانين و محدوديت هايي براي استفاده از آن وجود داشته باشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-چه زماني مي توانم براي فرزندم گوشي موبايل بخرم

شيوه هاي فرزند پروري هر والد معمولا از تجربيات اجتماعي، نحوه تربيت خود والد در دوره كودكي وتكرار تجربيات ومشاهدات و الگوبرداري از محيط اطراف ناشي مي شود.

بر اساس نحوه تربيت كودكان مي توان چهار الگوي تربيتي را تشخيص داد.

1- الگوي تربيتي مبتني بر عدم محبت و قاطعيت.

2- الگوي تربيتي مبتني بر محبت و عدم قاطعيت.

3- الگوي تربيتي مبتني بر عدم محبت و عدم قاطعيت.

4- الگوي تربيتي مبتني بر محبت و قاطعيت.

تحقيقات و بررسي ها حاكي از آن است كه در شكل گيري خصوصيات تربيتي كودكان، الگوي تربيتي حاكم بر خانواده سهم به سزايي دارد. محققين عقيده دارند كه اكثر كودكان مبتلا به اختلالات رفتاري در الگوي اول و سوم يعني خانواده هاي سركوب گر و طرد كننده بزرگ مي شوند.

فرايند اين حانواده ها بدين صورت است كه والدين و بچه ها براي كنترل يكديگر از رفتار هاي منفي استفاده مي كنند و در واقع والدين توانايي لازم براي هدايت فرزندان شان را ندارند. در چنين خانواده اي، والدين هيچ پروايي از فرمان دادن، فرياد زدن، سرزنش كردن و تنبيه نمودن بچه ها ندارند. بچه ها هم به همين ترتيب عمل مي كنند تا بتوانند والدين شان را كنترل كنند. معمولا هر دو طرف تسليم يكديگر مي شوند و اين باعث تقويت رفتار در هر دو طرف مي گردد.

1- الگوي تربيتي عدم محبت و قاطعيت
اكثر علائم عصبي كه روزانه در افراد مشاهده مي كنيم، از طريق اين الگو به وجود مي آيد، نگراني، تنش، اضطراب، افسردگي و در نهايت خودكشي، خصوصيات عاطفي، هيجاني اي هستند كه به واسطه اين الگوي تربيتي ايجاد مي شوند.

كودكاني كه بر اساس اين الگو تربيت مي شوند، معمولا به ترس هاي غير منطقي مثل ترس از تنها خوابيدن، تاريكي، صدمه، عدم موفقيت،ترس از حيوانات بي آزار و… مبتلا مي شوند واين ترس ها با سرزنش وتحقير هر چه بيشتر والدين، شديدتر مي گردد. والديني كه مطابق با الگوي شماره يك با فرزندان خود رفتار مي كنند، مقررات شديد و سختي را وضع مي كنند كه موجب مي شود در نهايت بين آن ها و فرزندان شان روابط حاكم و پيشخدمتي برقرار گردد. با ادامه اين روند جهان در نزد كودك به دو بخش حقارت و برتري تقسيم مي شود كه در بخش حقارت، كودك و در بخش برتري والدين اش قرار مي گيرند.

منبع:كانون مشاوران ايران-شيوه هاي فرزند پروري

آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟ روابط نامناسب براي ازدواج باعث صدمات و هدر دادن زمان و انرژي مي شود و جز افسوس، پيامدهاي ديگري را به همراه خواهد داشت. در اين مقاله به بررسي اين روابط پرداخته مي شود.

امروزه برخي از روابط به اشتباه به عنوان عشق شناخته مي شوند اما توجه داشته باشيد كه هر رابطه اي براي ازدواج مناسب نمي باشد و ازدواج ناموفق آسيب هايي را به همراه دارد كه تا مدت ها گريبان گير افراد خواهد شد هر كدام از افراد براي ازدواج شان معيارهايي دارند و بر اساس معيارها، وارد رابطه مي شوند اما گاهي اوقات اين روابط پايه و اساس نامناسبي دارد.

مشاوره قبل از ازدواج بسيار توصيه مي شود زيرا باعث شناسايي افراد نامناسب براي ازدواج و هم چنين جلوگيري از عميق شدن روابطي كه احتمال جدايي و طلاق در زندگي مشترك مي شود، در ادامه اين مقاله به بررسي مهم ترين روابط نامناسب مي پردازيم تا در اين خصوص اطلاعات شما افزايش يابد.

چه روابطي براي ازدواج مناسب نيست؟
روابطي كه براي ازدواج مناسب نيستند شرايط را از لحاظ بعد عاطفي و رواني دشوارتر مي سازد و تصميم گيري منطقي را براي فرد سخت تر و غيرممكن مي كند، از طرفي اين روابط زود و سريع حيات زندگي زناشويي را تهديد مي كند در ادامه اين مقاله به برخي از مهم ترين روابطي كه براي ازدواج مناسب نيستند مي پردازيم و آن ها را مورد بررسي قرار مي دهيم:

1. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، عشق يكطرفه
يكي از روابط نامناسب براي ازدواج رابطه اي مي باشد كه شما عاشق طرف مقابل تان مي باشيد اما او زياد علاقه اي به اين رابطه ندارد و شور و شوقي نشان نمي دهد و از نديدنتان بي قرار نمي شود، شايد شما فكر كنيد كه عشق شما براي ازدواج كافي مي باشد اما توجه داشته باشيد كه عشق و محبت يك طرفه كافي نيست و باعث مي شود روابط در زندگي مشترك از تعادل خارج شود و افرادي كه اصرار به عشق يك طرفه دارند به طور معمول به خاطر آسيب هايي است كه در دوران كودكي به آن ها وارد شده است.

به طور مثال در دوران كودكي عشق و محبتي را دريافت نكرده اند و ناخودآگاه شان در جستجوي عشق و دوست داشته شدن مي باشد.

2. روابطي كه براي ازدواج مناسب نيست، تظاهر به عشق
در اين رابطه طرف مقابل بيشتر به شما عشق مي ورزد و در اين شرايط شما تظاهر به عشق و ابراز علاقه مي كنيد اما از دورن خود خبر داريد كه نگرش شما به رابطه تان عشق نمي باشد و تنها يك تظاهر است، در اين شرايط رابطه تان از مسير و تعادل درست خارج مي شود.

توجه داشته باشيد كه عشق لازمه يك زندگي مشترك مي باشد و در صورتي كه بدون علاقه ازدواج كنيد هم خودتان اذيت خواهيد شد و هم طرف مقابل تان دچار آسيب روحي مي شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-آيا رابطه شما به ازدواج ختم مي شود؟ | چه روابطي براي ازدواج مناسب نيستند

اختلاف قد در ازدواج چقدر مهم مي باشد؟ آيا لازم است كه زن و شوهر با يكديگر تناسب قد داشته باشند؟ يكي از معيارهايي كه براي انتخاب همسر لازم است ويژگي هاي ظاهري مي باشد كه قد شامل آن مي شود، تقريبا تمام افراد جامعه ايران معتقد هستند كه مرد بايد از همسرش بلندتر باشد و بسياري از زنان دوست دارند تا همسرشان از خودشان قد بلند تر باشد.

در ازدواج هاي موفق سعي مي شود تا جنبه هاي اخلاقي، رفتاري و ظاهري فرد حفظ شود در اين مقاله قصد داريم تا در مورد موضوع تناسب ظاهري زوجين بحث كنيم هم چنين در اين خصوص مي توانيد از مشاور ازدواج كمك بگيريد.

اهميت قد بين زن و شوهر | قد و هيكل در ازدواج
يكي از ملاك هاي ازدواج براي دختران و پسران ويژگي هاي ظاهري مي باشد، يكي از اين ويژگي هاي ظاهري، اختلاف قد مي باشد و در صورتي كه خود فرد از معيارهاي جامعه بالاتر باشد انتخاب را براي فرد سخت تر مي كند.

در بسياري از موارد زوج ها تفاهمات اخلاقي و تناسبات شخصيتي دارند اما با آن وجود به دليل عدم تناسب در قد از ازدواج با يكديگر صرف نظر كرده اند. اما بر اساس مشاهدات انجام شده دختراني كه با مردان كوتاه تر از خود ازدواج كرده اند زندگي موفق تري داشته اند و احتمال جدايي و طلاق آن ها كاهش مي يابد، البته توجه داشته باشيد كه اين امر در تمامي موارد صحيح نمي باشد.

مرداني كه نسبت به همسرشان قد كوتاه تري دارند ممكن است اعتماد به نفس كافي نداشته باشند و زندگي شان تحت تاثير قرار بگيرد، هم چنين برخي از مرداني كه قد كوتاهي دارند تلاش مي كنند تا با استفاده از كسب درآمد و يا توجه بيشتر به همسرشان اين مسئله را جبران كنند و احساس رضايت بيشتري داشته باشند.

بر اساس تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده است اختلاف قد در ازدواج اهميت چنداني ندارد و مردان كوتاه قد به زندگي مشترك شان پايدارتر هستند.

با هم قد خودت وصلت كن | اهميت اختلاف قد در ازدواج
اختلاف قد دختر و پسر براي ازدواج
تعداد بسياري از مردان ترجيح مي دهند تا به خواستگاري دختر كوتاه تر از خودشان بروند و معمولا دوست ندارند با زني بلندتر از خودشان ازدواج كنند زيرا مرداني كه كوتاه قد هستند دچار كم خود بيني مي شوند و آن ها متنفر هستند تا در هنگام نگاه كردن به همسرشان سرشان را بالا نگه دارند، البته دختراني كه قد بلند هستند نبايد نا اميد و نگران باشند زيرا مقوله عشق و ازدواج فراتر از خصوصيات ظاهري مي باشد و برخي از افراد به مسائل ظاهري توجهي ندارند.

شايد براي شما جالب باشد كه بدانيد از هزاران سال پيش پسران در ازدواج ترجيح مي دهند با دختران كوتاه تر از خود ازدواج كنند، در گذشته مسئله اي كه در ازدواج مهم بود قدرت باروري زن مي باشد و معتقد بودند زنان قد بلند ديرتر به بلوغ مي رسند و قدرت باروري كم تري دارند و اين عقيده در مردان آن زمان به وجود آمده است و شايد به طور ناخودآگاه در طي نسل ها و در هنگام تولد بر روي آن ها تاثير گذاشته است.

بر اساس مطالعاتي كه انجام شده است قد مادر و پسر و قد دختر و پدر به هم مرتبط مي باشند به همين دليل مادران قد بلند به احتمال بيش تري صاحب پسر با قد متوسط و كوتاه مي شوند.

منبع:كانون مشاوران ايران-با هم قد خودت وصلت كن | اهميت اختلاف قد در ازدواج

اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج، اين فاصله ها را در نظر بگيريد

يكي از مسائل هايي كه در مسير قبل از ازدواج و بعد از آن در زندگي مشترك تعارض ها و مشكلاتي را به وجود آورده است اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج مي باشد، خانواده هاي دختر و پسر از لحاظ هاي متفاوتي ممكن است با يكديگر اختلاف سطح داشته باشند كه نمونه هاي رايجي از آن ها اختلاف فرهنگي و اقتصادي مي باشد.

اين اختلافات از همان ابتدا باعث به وجود آمدن سوء تفاهماتي در ميان خانواده ها مي شود كه مسير ازدواج را براي جوانان سخت مي كند، اگر تمايل داريد در مورد اين موضوع اطلاعات بيشتري را كسب كنيد و با اهميت و تاثير اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج آشنا شويد بهتر است اين مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهيد و هم چنين مي توانيد در اين خصوص از مشاوره قبل از ازدواج كمك بگيريد و با مشاور راجع به اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج مشورت كنيد.

اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج به چه معنا است؟
يكي از فاكتورهايي كه در امر ازدواج اهميت بسياري دارد تفاهم و اشتراك خانوادگي در زمينه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مي باشد ، در صورتي كه خانواده ها در اين موارد با يكديگر تناسب نداشته باشند با مقوله اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج رو به رو مي شويم.

در صورتي كه خانواده ها با يكديگر اختلاف داشته باشندتعارضات زيادي در زمينه هاي مختلف مالي، اخلاقي، رفتاري، ارتباطي و غيره به وجود مي آيد براي اين كه شما يك ازدواج موفق داشته باشيد بايد با فردي ازدواج كنيد كه در اين جهات بيشترين همخواني را با شما داشته باشد، در اين حالت احتمال درك و پذيرش متقابل ميان شما و خانواده ها افزايش مي يابد و به خوبي شكل مي گيرد.اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج و جنبه هاي مختلف آن

بر اساس مطالبي كه در بالا بيان شد اختلاف سطح خانواده ها در يك زمينه نمي باشد و جنبه ها و ابعاد متفاوتي دارد كه در ادامه مقاله هر كدام از اين جنبه ها را به صورت جداگانه مورد بررسي قرار مي دهيم.

اختلاف سطح فرهنگي خانواده ها
يكي از ابعاد اختلاف سطح خانواده ها براي ازدواج، اختلاف فرهنگي مي باشد، اختلاف فرهنگي در ازدواج مسائل بسيار گسترده اي را تحت تاثير قرار مي دهد و تاثيرات آن بر روي كيفيت ازدواج زوجين بسيار عميق مي باشد، در واقع اختلافات فرهنگي باعث به وجود آمدن اختلافاتي در زمينه هاي مختلف مانند عقايد، آداب و رسوم، سبك زندگي و روش هاي تربيتي مي شود.

زوج هايي كه در فرهنگ هاي متفاوتي رشد كرده اند و تصميم به برقراري زندگي مشترك دارند براي اين كه در زندگي با چالش هاي كمتري رو به رو شوند بايد قبل از تصميم گيري به ازدواج با مشاور ازدواج صحبت كرده و اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج را مورد بررسي قرار دهند و در مورد مشكلات و چالش هايي كه ممكن است در آينده براي آن ها به وجود آيد بيشتر آشنا شوند و در اين خصوص آگاهي بيشتري كسب كنند، آن ها مي توانند به كمك مداخلات روان درمانگر مهارت هاي سازگاري شان را افزايش دهند تا در آينده پذيرش و انعطاف بيشتري در برابر تفاوت ها از خودشان نشان دهند.

منبع:كانون مشاوران ايران-اختلاف سطح خانواده ها در ازدواج، اين فاصله ها را در نظر بگيريد