روانشناسي نوين

آيا علل و پيامدهاي فرار دختران از خانه را مي شناسيد؟ يكي از آسيب هاي اجتماعي فرار دختران كم سن و سال از خانواده به دلايل مختلف مي باشد، اين اتفاق پيامدهاي منفي براي دختران دارد و براي پيشگيري از اين اتفاق ناگوار بايد اقداماتي صورت گيرد.

افرادي كه نظاره گر اين اتفاق هستند هر كدام از ديد خودشان دلايلي براي اين اتفاق مي آورند اما به طور معمول اين دلايل با سوگيري هاي شخصي و برخاسته از گمانه هاي اجتماعي قالب بر شرايط جامعه مي باشد.

اگر به فكر فرار از خانه مي باشيد و يا خانواده شما با چنين مشكلي رو به رو هستند بايد پيش از هر اقدامي از مشاور خانواده كمك بگيريد، در ادامه اين مقاله به توضيحات بيشتري در مورد علل و پيامدهاي فرار دختران از خانه مي پردازيم و دلايل آن را مورد بررسي قرار مي دهيم.

فرار دختران از خانه
دختران فراري معمولا سن آن ها زير 18 سال مي باشد و عموما بدون رضايت والدين و بدون اطلاع آن ها به مدت نامعلومي خانه را ترك كرده اند، در زماني كه كلمه دختران فراري شنيده مي شود تفكرات قالبي بر روي ذهن عموم شكل مي گيرد كه بر گرفته از اعتياد، بي بند و باري، فحشا و فقر مي باشد.

با توجه به اين مسائل فرار دختران از خانه احتمال دارد به خاطر عوامل مختلفي ايجاد شود اما آن چه مشخص مي باشد وجود اختلافات و مشكلات خانوادگي در زندگي اين افراد مي باشد.

پيامدهاي فرار دختران از خانه
از جمله مهم ترين آسيب هايي كه دختران بعد از فرار از خانه با آن دست و پنجه نرم مي كنند مي توان به موارد زير اشاره كرد:

پيامدهاي فرار دختران از خانه، مصرف مواد
مصرف مواد مخدر در دختران امري شايع مي باشد و فرار دختران به دلايلي مانند مصرف مواد مخدر افزايش مي يابد. از اين دلايل مي توان به قرار گرفتن در جمع مصرف كنندگان، آسيب پذيري روحي – رواني و ابتلا به اختلالات افسردگي و دو قطبي اشاره كرد.

تن فروشي و فحشا به همراه فرار دختران از خانه
يكي از مهم ترين پيامدهاي فرار دختران از خانه تن فروشي و فحشا مي باشد، وقتي فردي زمان زيادي را صرف مصرف مواد مخدر كند ديگر توان انجام فعاليت شغلي و كسب در آمد را ندارد و به دنبال راهي ساده براي كسب درآمد مي باشد كه از آن مي توان به تن فروشي اشاره نمود.

به عبارتي دختران فراري به دلايلي مانند جا و مكان نداشتن براي زندگي، نداشتن شغل براي امرار معاش و وجود مشكلات روحي بسياري مانند افسردگي، به طور خواسته و ناخواسته به سمت تن فروشي و فحشا مي روند.

منبع:كانون مشاوران ايران-پيامدهاي فرار دختران از خانه + راه هاي پيشگيري

قطع ناگهاني رابطه عاطفي چه دليلي دارد؟

قطع و تمام كردن رابطه عاطفي اين روزها خيلي زياد اتفاق مي افتد و يكدفعه طرف شما غيب مي شود و ديگر هيچ رد و نشاني از خودش به جا نمي گذارد، در صورتي كه اين ترك ناگهاني رابطه عاطفي به وجود آيد چطور بايد برخورد كرد؟

حتما شنيده ايد كه دو نفر رابطه اي را شروع مي كنند و بعد از مدتي يكي از آن ها به طور ناگهاني يارش را ترك مي كند البته توجه داشته باشيد كه منظور از رفتن، جدايي موقت بر حسب توافق نمي باشد.

بلكه بدين معني است كه يكي از طرفين به طور ناگهاني و يكدفعه رابطه را تمام مي كند در صورتي كه كه با اين مشكل رو به رو شده ايد بهتر است سردرگم نشود و سعي كنيد آرامش خودتان را حفظ كنيد و هم چنين آگاهي خودتان را در مورد قطع ناگهاني رابطه افزايش دهيد. در اين صورت راحت تر خواهيد توانست با اين اتفاق كنار بياييد.

سوالات خود در زمينه هاي زير را به صورت رايگان در انتهاي مطلب بيان كنيد:

وقتي مردي بخواهد رابطه را تمام كند
دليل تغيير رفتار ناگهاني زنان
چرا پسران عشقشان را ترك ميكنند
دلايل مردان براي ترك رابطه
علت ترك ناگهاني رابطه
فرق قطع رابطه با پايان رابطه
وقتي مردي شما را ترك ميكند
مشكلات رابطه عاطفي
قطع ناگهاني رابطه عاطفي: واقعا چرا؟
دليل قطع رابطه ناگهاني و دانستن اين كه چطور بايد يك رابطه را به پايان برسانيم يك نوع مهارتي است كه بايد كسب كرد و از بلوغ فكري نشات مي گيرد و توجه داشته باشيد كه قطع ناگهاني رابطه دلايل مختلفي دارد و زماني كه فرد ترك شده نسبت به اين موضوع آگاهي و اطلاعات نسبي داشته باشد بهتر مي تواند با اين موضوع كنار بيايد.

در ادامه اين مقاله به بررسي اين موضوع مي پردازيم و دلايل قطع ناگهاني رابطه را در بيان مي كنيم و هم چنين اصولا چه افرادي با چه ويژگي هايي دست به اين كار مي زنند را مورد بررسي قرار مي دهيم.

مي خواهند جدا شوند اما شهامت ندارند
در بسياري از اوقات فرد به دلايل مختلف نمي تواند با شريك عاطفي اش رو به رو شود و درباره جدايي با او صحبت كند و حرف دلش را بزند و او شهامت برخورد مستقيم و صحبت كردن از ترك رابطه را ندارد اين وضعيت به وجود آمده دلايل متفاوتي مي تواند داشته باشد.

به عنوان مثال گاهي اوقات فرد به اين نتيجه مي رسد كه بايد از شريك عاطفي اش جدا شود اما از به وجود آمدن تنش هاي عاطفي مي ترسد و به خاطر دوري از تنش هاي فكري و عاطفي به طور ناگهاني غيب مي شود و يا رابطه را خيلي قاطعانه تمام مي كند، اگر چه اين اتفاق تلخ مي باشد اما به شما درس مي دهد كه چه رابطه هايي را بايد ادامه دهيد.

براي شريك عاطفي خود ارزش قائل نيستيد
گاهي اوقات افراد براي شريك عاطفي شان هيچ ارزش و احترامي قائل نيستند اين افراد هر وقت كه تمايل داشته باشند مي توانند به راحتي رابطه عاطفي شان را پايان دهند.

به طور كلي آن چيزي كه جدايي را سخت مي كند، اهميت و ارزشي است كه دو طرف رابطه براي يكديگر قائل هستند در صورتي كه يكي از آن ها براي طرف مقابلش هيچ ارزش و احترامي قائل نباشد به راحتي مي تواند طرف مقابلش را ناديده بگيرد و ديگر به او توجه نكند و پيدايش نشود اين افراد هر زمان كه تمايل داشته باشند به طور ناگهاني رابطه شان را قطع مي كنند.

منبع:كانون مشاوران ايران-قطع ناگهاني رابطه عاطفي ، واقعا چرا؟ چه كنم؟

پس از تامين نيازهاي اوليه كودكان بسيار اهميت دارد تا آموزش مهارت زندگي صورت گيرد و مهارت هاي زندگي از اولويت هاي تربيتي مي باشند، يكي از مهم ترين وظايف والدين تربيت فرزندان مي باشد كودكاني كه امروزه در محيط امن خانواده و تحت مراقبت والدين شان هستند به زودي وارد اجتماع مي شوند و خانواده را تشكيل مي دهند.

در اين شرايط والدين الگوي فرزندان مي باشد و تمامي رفتار و كارهايشان در ذهن كودك ثبت مي شود و تاثير بسياري بر روي شخصيت فرد مي گذارد در اين شرايط والدين بايد با مهارت هاي زندگي و آموزش هاي لازم آشنا شوند تا بتوانند به كودكان تربيت صحيحي را آموزش دهند، تربيت كودكان بسيار مهم مي باشد و امري تخصصي و پيچيده مي باشد، بنابراين بهتر است در مواقع حساس از مشاوره كودك كمك بگيريد تا اطلاعات كافي را در اختيار شما قرار دهند.

آموزش مهارت هاي زندگي به كودكان، يك كار ضروري
در آموزش مهارت ها، نقش مشاور متخصص به عنوان مكملي در كنار پدر و مادر مي باشد و انسان گاهي اوقات به خاطر مشكلات زندگي اش در شرايطي قرار مي گيرد كه احساس شكست و نااميدي مي كند و به همين دليل فكر مي كند كه سختي ها و مشكلات زندگي فراتر از آستانه تحمل او مي باشد و او نمي تواند از پس اين مشكلات برآيد.

در بسياري از اوقات به خاطر ارتباط با ديگران و رفتارهاي برخي از افراد دچار استيصال مي شوند و رفتارهاي عجولانه و شتاب زده اي نشان مي دهند تمامي اين مشكلاتي كه به وجود مي آيد به خاطر عدم اطلاعات و آگاهي آن ها و هم چنين ناپختگي و عدم آموزش مناسب مهارت هاي زندگي به كودكان مي باشد.

فرزندان هميشه در محيط خانواده باقي نمي مانند و دير يا زود وارد اجتماع شده و با مشكلات ريز و درشتي رو به رو مي شوند پس بايد همان ابتدا مهارت هاي زندگي به فرزندان آموزش داده شود تا در آينده زندگي بهتري را براي خودشان بسازند، هم چنين يك مشاور با تجربه مي تواند به شما كمك كند تا استعداد هاي كودك تان را كشف نماييد و بهتر با او ارتباط برقرار كنيد.

مهارت هاي زندگي و آموزش آن ها به كودكان
براي اين كه كودكان در آينده زندگي بهتري داشته باشند بايد روانشناسي كودك را در همه مراحل زندگي آن ها در نظر بگيريم، مهارت هاي زيادي وجود دارد كه بايد به كودكان آموزش داده شود كه در ادامه اين مقاله به توضيح برخي از آن ها مي پردازيم.

آموزش مهارت ارتباط و تعامل با ديگران به كودكان
بچه ها به زودي بزرگ مي شوند و وارد اجتماع شده و كار مي كنند، ازدواج مي كنند و با مسائل مختلفي رو به رو مي شوند آن ها در صورتي مي توانند به طور دقيق با مسائل و مشكلات كنار بيايند كه از قبل براي آن ها آماده شده باشند در صورتي كه كودك با خواهر و برادر و دوستانش تعامل داشته باشد در اين حالت به صورت تمريني و موثر خودش را براي مقابله و رويارويي با مشكلات آماده مي كند.

كودكان بايد بياموزند در عين اين كه به ديگران احترام مي گذارند و خودشان را كنترل مي كنند بايد حق ديگران را بگيرند و نظرشان را به راحتي بيان كنند، به طور مثال از كودكان بخواهيد يكديگر را نقاشي كنند و زماني كه يكديگر را ناراحت كردند و او را رنجاندند قسمتي از نقاشي را پاره كنند در اين حالت به آن ها مي فهمانيد كه رنجاندن ديگران چه تاثير بدي بر آن ها مي گذارد و كودك تاثير اين كار را به خوبي متوجه مي شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-آموزش مهارت هاي زندگي به كودكان ( 6 مهارت ضروري)

زماني كه وسواس فكري عملي بر ما غلبه مي كند، قدرت اراده و ميزان خرسندي از زندگي مان رو به ضعف و انحطاط مي رود. در اين اختلال، ما تحت تأثير افراد و وقايع قرار مي گيريم كه در نتيجه به طور خودكار مشروح مكالمات و صحبت هاي گذشته را دوباره در ذهن مان شبيه سناريو منعكس مي كنيم. هنگام مكالماتمان علاقه كمي به آنچه ديگران مي گويند نشان مي دهيم و فوراً سر صحبت وسواس و فراموشكاري مان را باز مي كنيم تا بر مخاطبمان تأثير بگذاريم. وسواس هاي فكري از نظر شدت تفاوت دارند. در وضعيت خفيف ما سعي در منحرف كردن حواسمان از محرك هاي مزاحم داريم؛ اما در وضعيت شديد، تفكرات بر وسواس غالب مي شوند. همانطور كه در حالت اضطراري وسواس قادر به كنترل هشياري خود نيستيم و حتي با استدلال و منطق نيز قانع نمي شويم. تفكرات سرعتي پيش رونده و انتقالي يا تعميمي دارند كه از نگراني هاي مداوم، خيال يا بررسي عكس العمل و كارها نشأت مي گيرند. وسواس ها مي توانند ذهن و عملكردمان را مخدوش كند. آنها مي توانند افسار زندگي مان را به دست گيرند چنانچه از زمان، خواب و حتي روزها يا هفته هاي خاطره انگيز و فعاليت هاي مفيد و زاينده غافل مي شويم. وسواس ها موجب ناتواني مان مي گردند و گاهي اوقات ما را ملزم به انجام رفتارهاي وسواسي از قبيل كنترل مكرر ايميل ها، وزن يا درهاي قفل شده مي كنند. ما قادر به رسيدگي به خود و احساساتمان نمي باشيم و توانايي استدلال و حل مسئله را نيز نداريم. اين گونه وسواس ها معمولا ريشه در ترس دارند.

بيشتر بخوانيد: فرآيند عشق در مغز

وسواس و اعتياد

وابستگي هاي روانشناختي از جمله اعتيادها بر جنبه هاي محيطي تمركز دارند. اعتيادها شامل موارد الكلي مانند اعتياد به شراب، اعتياد به رابطه جنسي و اعتيادهاي غذايي مي شوند. تفكرات و رفتارمان حول مقصود اعتياديمان مي چرخد در نتيجه؛ واقعيت و درستي خودش را در لفافه اي از شرم مي پيچد. ليكن، ما مي توانيم به همه كس يا همه چيز وابسته شويم. دغدغه مان در احساس شرم اين است كه ديگران چگونه ما را ادراك مي كنند كه منجر به اضطراب و وسواس هاي نگران كننده‌اي از قبيل اينكه ديگران چطور راجع به اعمال گذشته، حال و آينده مان فكر مي كنند، به ويژه قبل و بعد از هر گونه عملكرد يا رفتاري كه ديگران هنگام تعيين وعده ديدار و بدقولي كردن بعد از آن مي بينند. همچنين احساس شرم موجب ناامني، شك، خود انتقادي، دودلي و احساس گناه غيرمنطقي مي شود.

احساس گناه طبيعي همچنين مي تواند معطوف به وسواس شود كه آن نيز به روزها و ماهها شرم از خود مي انجامد. احساس گناه طبيعي با تغيير و اصلاح رفتار كاهش مي يابد اما، شرم در برابر تغيير مقاومت مي كند به دليل آنكه مي گوييم ما بد هستيم نه اعمالمان و خود را مقصر مي دانيم.

وسواس هاي فكري و رابطه ها

شخصيت هاي وابسته مشكلشان شامل وسواس در مورد فردي كه دوست دارند و حمايت از او مي باشد. افكار آنها ممكن است قابل كنترل نباشند و نگران شكل گيري رفتارهاي الكلي باشند؛ در حالي كه نمي دانند اعتياد آنها به فرد مقابل مانند اعتياد به الكل است. وسواس فكري مي توانند منجر به اعمال اجباري براي كنترل ديگران شوند، مانند تعقيب كردن ديگران، خواندن دفترچه خاطرات، ايميل ها يا مدارك فرد ديگري، آبكي كردن بطري نوشابه براي اينكه تاثيري نگذارد، جستجوي كليد، و يا داروهاي مخدر. هيچيك از اين موارد مفيد و كمك كننده نيستند بلكه فقط موجب آشفتگي بيشتر و ناسازگاري مي شوند. اكثر ما به فرد ديگري وسواس مي شويم، بيش از آنكه به خودمان و فرو رفتن در باتلاق نابودي بينديشيم. وقتي ديگران حالمان را مي پرسند ممكن است فوراً موضوع را به فردي كه ذهنمان را درگير كرده؛ معطوف كنيم.

در رابطه هاي رمانتيك جديد فكر كردن در مورد كسي كه دوستش داريم تا حدي عادي است، اما براي افراد وابسته به اين حالت نمي ماند. زماني كه نگران و دلمشغولي وجود ندارد ممكن است ما به جهت گيري شريكمان وسواس شويم يا از دست نوشته هايي تهديد آميز را براي لطمه زدن به رابطه استفاده كنيم. همچنين، وسواس فكري ما ممكن است از روي فرح بخشي مانند خيالبافي ها در مورد افسانه، رابطه جنسي يا كسب مقام و قدرت باشد.

ممكن است آن نوع رابطه يا شخص خواهان و مطلوبمان را تجسم كنيم. تفاوت زياد بين تخيلات ما و واقعيت ممكن است حاكي از آن باشد كه ما در زندگي مان غرق شده ايم. برخي از وابستگي ها به عنوان عشق يا دوست داشتن وسواسي فرض مي شوند. آنها ممكن است روزي چند بار با كسي كه عاشقش هستند تماس بگيرند، و خواستار توجه و واكنش هاي او باشند و به آساني نيز او را مورد آسيب، طرد يا بي اعتنايي قرار دهند. در واقع؛ در كل اين عشق و دوست داشتن نيست بلكه اظهار درماندگي مستلزم پيوند و فرار از تنهايي و پوچي دروني است. عشق وسواسي معمولاً به شكلي متفاوت به فرد ديگري ضربه مي زند. در يك عشق واقعي پذيرفتن شخص ديگري مطرح است و اينكه براي خواسته هايش احترام قائل مي شود.

منبع:كانون مشاوران ايران-وسواس فكري و اعتياد به عشق

ممكن است عجيب به نظر برسد كه كودكاني كه به ديگران صدمه مي‌زنند در واقع كودكاني ترسو هستند!

ترس‌هايي كه منجر به ايجاد مشكل در كودك آسيب رسان مي شود،معمولا ريشه در تجارب ترس اوليه در زندگي اش دارد، با وجود اينكه كودك به هيچ وجه ترسو به نظر نمي رسد!

كودك وحشت زده براي مديريت ترسش،رفتارهاي پرخاشگرانه اي را توليد مي كند كه اين رفتارها هر زماني كه او احساس تنش كند،شعله ور مي شوند.به جاي گريه يا صحبت كردن،وقتي كه از چيزي مي‌ترسد،وحشت زده و هول مي شود،و اين امر ترسش را تشديد مي كند طوري كه نمي تواند درخواست كمك كند.

به منظور كمك به يك كودك ترسو،لازم نيست كه حتما دليل ترسو بودنش را بدانيد.آنچه كه لازم است انجام اقداماتي براي افزايش حس ايمني اش و برقرار كردن ارتباط با شماست،چه پدر مادر او باشيد چه يك مراقب و يا يك دوست محبوب او.همچنين شما بايد اقداماتي براي جلوگيري از هرگونه اسيب رساندن تكانشي او به ديگران انجام دهيد.

براي مديريت رفتار كودك خود بيشتر بخوانيد:

راهبردهاي فرزند پروري براي كودك و نوجوان با اضطراب اجتماعي

همانگونه كه شما با او ارتباط برقرار مي كنيد و از او محافظت مي كنيد، كودك احساسات اتشيني كه وي را به كتك زدن سوق مي دهد با شما در ميان مي گذارد. گوش دادن به احساسات يك كودك در حالي كه مانع از آسيب رساني او به شخص ديگري مي شويد،به او اجازه مي دهد تا ترس هاي پنهانش را آزاد كند.بنابراين او آرام مي شود و به ديگران به عنوان دوستانش نگاه مي كند نه به عنوان يك تهديد. در زير روش هايي براي مقابله با اين رفتارهاي ذكر شده اند:

اول، يك ارتباط قوي تر بسازيد:

فرصت هايي را براي ارتباط بيشتر و كامل تر ايجاد كنيد.صرف كردن زمان هاي خاص براي او ابزاري است كه براي ايجاد ارتباط،ايده آل است.اگر او بچه خودتان است،تلاش كنيد كه يك زمان خاص كوتاهي را در همان اوايل روز به او اختصاص دهيد،شايد به محض بيدار شدن،به طوري كه كودك شما روز را با پيشنهاد شما درباره ي آنچه كه او مي خواهد براي 5 يا 10 دقيقه اول روز انجام دهد،آغاز كند.اين كار را با صميميت انجام دهيد،با مهرباني به او توجه كنيد.

اين كمك مي كند كه يك كودك بفهمد كه براي شما مهم است،حتي با وجود خواهرو برادرهاي ديگر،يك برنامه ي صبحگاهي و يا تماس هاي تلفني در ابتداي روز كه شما بايد به آنها هم بپردازيد.

اگر كودك فرد آشناييست كه جزء خانواده شما نيست،تلاش كنيد كه در اولين فرصتي كه او را ديديد برايش زمان ويژه اي در نظر بگيريد و به او اهميت دهيد.

براي مثال،در زمان بازي ،شما ممكن است تعدادي بازي پرسرو صدا يا بازي هايي مثل قايم باشك را براي ارتباط برقرار كردن بين بچه هايي كه با هم بازي مي كنند راه بياندازيد.خودتان را به جمع آنها اضافه كنيد، روي زمين بنشينيد و با آنها به شكلي محبت آميز بازي كنيد.اگر مي‌توانيد با برعهده گرفتن نقش فردي كه قدرت كمتري دارد باعث خنده و شادي آنها شويد،شرايطي فراهم كنيد كه بچه ها با هم به منظور”دستگيركردن”شما با بالش ها يا بادكنك ها، يا با بيرون پريدن از جايي كه در بازي قايم باشك براي “ترساندن” شما قايم شده اند،با هم همكاري كنند.

وقتي آنها مي خندند(بدون اينكه غلغلك شوند) و حس”برنده” شدن دارند،اين نشان مي دهد كه شما امر اهميت دادن به آن ها را به خوبي انجام داده ايد.خنديدن و احساس ايمني و قدرت بچه ها كه نتيجه ي اهميت دادن به آنهاست،كمك مي‌كند كه با هم پيوند داشته باشند و تنش هارا كاهش مي دهد و اين امر به آنها كمك مي كند كه در حضور شما احساس امنيت و ارزشمندي و اطمينان خاطر داشته باشند.

در يك گردهمايي خانوادگي،شما ممكن است يك بازي گرگم به هوا و يا “من مي خواهم شما را بگيرم” كه بچه ها مي توانند در آن برنده شوند،راه بياندازيد.براي مثال،شما ممكن است دست هايتان را باز كنيد و سعي كنيد به آنها نشان دهيد كه يك خرس بزرگ هستيد.اما تلوتلو بخوريد و مغلوب شويد ونشان دهيد كه از آنها شكست خورديد.ان ها عاشق اين هستند كه بهتر از شما باشند.سپس آنها را نوازش كنيد و مطمئنشان كنيد كه آنها از شما بهترند.درحين بازي با انها تماس چشمي برقرار كنيد.توسط آنها گول بخوريد اما دوباره بلند شويد و تلاش كنيد.اين نوع بازي منجر به ايجاد احساس قدرت خالص در اين نوع كودكان مي شود.

يك كودك ممكن است در طول زمان بازي فرصتي پيدا كند تا ناراحتيش را به شيوه اي عملي تر نشان دهد،او ممكن است با آرنج محكم به شما ضربه بزند،يا در كلوچه اي كه به او تعارف مي كنيد نقصي پيدا كند،يا به چشم هاي شما خيره شود و شروع كند با مداد رنگي ديوار خانه تان را خط خطي كند.وقتي شما به ارامي به او نزديك مي شويد تا محدوديت هايي را براي او ايجاد كنيد، دليلي براي گريه كردن،اوقات تلخي پيدا مي كند.اين ابراز احساسات در واقع شروعي براي درمان احساساتيست كه او به همراه دارد، و به احتمال زياد همان احساساتي هستند كه گاهي اوقات اورا تحريك به صدمه زدن مي كنند.

منبع:كانون مشاوران ايران-مقاله با كتك كاري كودكان

خشم را بايد به عنوان يك عامل بازدارنده در محيط كار.

كه كارايي شما را كم مي‌كند اهميت بيشتري دهيد.

و حداقل ريشه آن را پيدا كنيد.كنترل خشم در محيط كار

كنترل خشم در محيط كار
كنترل عصبانيت در محيط كار
آيا هنوز از اينكه در محيط كار خود از تلاش هاي تان قدرداني نشده است .
يا ارتقاء رتبه دريافت نكرده ايد عصباني مي باشيد؟
آيا عصبانيت شما به دليل داشتن همكاران مي باشد.

كه به طور دائم با بدگويي ها و دخالت هاي خود دست به خراب كردن.

وجه شما را نزد كارفرمايتان مي زنند؟كنترل خشم در محيط كار

تحقيقات نشان گر اين مي باشد كه بسياري از اشخاص در محيط كار نفرت .

و همينطور عصبانيت در خود را سركوب مي كنيم .

غافل از آنكه اين احساسات تاثيرهاي منفي در زندگي فردي.

و همين طور حرفه اي ما خواهد گذاشت.

كنترل خشم در محيط كار

ريشه يابي خشم
ريشه يابي اين گونه احساس حداقل كاري مي باشد.
كه ما مي توانيم به عنوان قدم اول براي دور شدن از آن برداريم.
نتايج تحقيق ها نشانگر اين مي باشد .
كه از هر چهار كارمند يك كارمند در محيط كار خود .

به خاطر علت هاي متعددي عصباني مي شود.كنترل خشم در محيط كار

و در اكثر اوقات اين عصبانيت را به كتمان كردن مي‌پردازد.

اين عصبانيت در آن اندازه نمي باشد كه به فرد صدمه بزند.

و تاثيرهاي منفي را به طور استرس، دل زده شدن از كار.
و حتي تحريك كردن اطرافيان.
و همينطور توطئه عليه اطرافيان در وجود شخص به وجود مي آيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-كنترل خشم در محيط كار

انجام دادن كارهاي روزانه در منزل و هيچ فردي از انجام دادن امور روزانه منزل خود خوشحال نخواهد شد .

به دليل اينكه انجام دادن اين گونه كارها موجب تلف شدن وقت اشخاص خواهد شد.

اين زمان را مي توان براي كارهاي پرفايده تري صرف كرد.

برنامه ريزي كاري

اهميت برنامه ريزي
اگر هر روز براي انجام دادن كارهاي منزل با كمبود وقت روبرو مي شويم .
اين يادداشت ها براي شما داراي فايده مي باشد.
شيوه هايي براي انجام دادن كارهاي منزل در زمان كمتر.
و همينطور طرز تنظيم كردن برنامه زماني مطلوب براي انجام دادن كارهاي منزل .
در حداقل زمان شامل موارد زير خواهد شد:
تا حد امكان انجام دادن كارها را به صورت خودكار انجام دهيد.
اين استراتژي در اين مرحله به خودكار پرداختن كارها تا حد امكان مي باشد.
هر كاري مانند پرداخت كردن صورتحساب يا قبض ها را مي توان.
بر طبق برنامه زماني به خصوصي آن را انجام داد.
اگر به دنبال اين مي باشيد كه هنگام انجام دادن كارهاي منزل.
به صرفه جويي كردن بيشتري بپردازيد.
اولين چيزي كه بايد از خود سوال كنيد اين مي باشد .
كه چه كارهايي را مي توان به صورت خودكار انجام داد.
چه امكانات و خدماتي براي انجام دادن خودكار آنها وجود دارد؟
دسته بندي كاري
كارها را به دسته بندي كردن بپردازيد.

كارها را به چند قسمت تقسيم كنيد و هر قسمت از روز را به انجام دادن يكي از آنها مختص دهيد.

به طور مثال پخت و پز يا انجام دادن امور مالي از كارهاي پر اهميت به حساب مي آيد .

كه بايد در اولويت باشد اين كار شبيه روالي مي‌باشد كه در خط توليد موجود مي باشد .

به صورتي كه پرداختن به وظيفه مخصوص و هم افزايي با ديگر وظيفه ها.

باعث سريعتر شدن رويكرد توليد خواهد شد.

درست به همين دليل تقويم گوگل بعضي روزها را به خريد كردن .
لباس شستن و امور مالي مختص داده است.
مي‌توانيم كارهاي منزل خود را در تقويم به صورت اختصاصي يادداشت كنيد.
و در هر قسمت از روز يا هفته به انجام دادن آن بپردازيد.
متاسفانه نظافت كردن جزو آن مواردي مي باشد كه بايد در ليست شما موجود باشد.

منبع:كانون مشاوران ايران-برنامه ريزي كاري

مشاوره قبل از طلاق
دعوا، تعارضات پي در پي، خيانت، وجود مشكلات جسمي يا رواني، برآورده نشدن نيازها، اعتياد و يا بيماري هاي صعب العلاج تنها چند نمونه از ممشكلاتي است كه زوجين را به سمت جدايي و طلاق سوق مي دهد.

مشاوره طلاق
در چنين شرايطي فرد احساس مي كند كه طلاق تنها راه حل موجود است و به دليل آشفتگي وضعيت رواني خود، سعي در رهايي هر چه سريع تر از جهنم ارتباط فعلي اش دارد.

در صورتي كه پاي فرزند يا فرزنداني نيز در ميان باشد و يا فرد پس از جدايي با مشكلاتي در خصوص استقلال، تامين مالي و حمايت محيطي نيز مواجه باشد، فرايند طلاق پيچيده تر و نيازمند دقت بيشتري است.

در اين مطلب قصد داريم تا شما را با مشاوره طلاق، چيستي و چگونگي آن بيشتر آشنا كنيم.

مشاوه طلاق چه هست و چه نيست؟
در اين كه شرايط زندگي هر فرد كاملا منحصر به فرد است هيچ شكي وجود ندارد.

شما در حال طي كردن كوه پر پيچ و خم زندگي خودتان هستيد و در اين مسير ممكن است عبور از بخش هايي چنان دشوار و ناممكن به نظر برسد كه احساس عدم كنترل، آشفتگي و اضطراب كنيد.

در چنين شرايطي كه طلاق نيز يكي از ان ها به شمار مي رود، صحبت كردن با يك مشاور باعث مي شود تا بتوانيد وضعيت را از موضع نفر سومي صاحب صلاحيت نيز مورد توجه قرار دهيد و از ريزش كوه جلوگيري كنيد.

در فرايند مشاوره به شما كمك خواهد شد تا بتوانيد شرايط را به گونه اي كه هست مشاهده كنيد، احساسات تان ا شناسايي، مشاهده و بررسي كنيد، وضعيت كنوني را بپذيريد و به سمت مناسب ترين راه حل گام برداريد.

ممكن است براي برخي از موارد، طلاق مناسب ترين راه حل باشد اما تجويز يك نسخه ي كلي براي همه ي زوج هاي مشكل دار به هيچ وجه صحيح نيست.

مراحل مشاوره ي طلاق چيست؟
ممكن است شما خودتان تصميم به دريافت مشاوره داشته باشيد و يا از طرف دادگاه براي مشاوره فرستاده شويد.

در اين روند، مشاور يه شما كمك مي كند تا

1) اصلي ترين تعارضات و مسايل موجود را شناسايي كنيد،
2) احساسات خود را درك كنيد و به نحو سالمي بروز دهيد
3) ديدگاه بهتري در مورد شرايط پيدا كنيد
4) راه حل هاي جديد را بيابيد و بيازماييد.
5) فرزندان تان را از آسيب هاي احتمالي دور كنيد
6) در نهايت به سمت بهترين تصميم حركت كنيد.
قوانين طلاق چه مي گويند؟
قوانين متنوع و شرايط متفاوتي براي اجراي اين قوانين از جانب دادگاه هاي خانواده وجود دارد.

شايد بهترين حالت اين باشد كه زوجين تصميم به طلاق توافقي بگيرند تا بتوانند وضعيت را با كم ترين حد تنش به پايان برسانند اما در پاره اي از موارد، عدم تمايل به طلاق توافقي، مشكلات را چند برابر مي كند.

بنابراين آگاهي از قوانين طلاق به شما كمك مي كند تا بتوانيد صحيح تر عمل كنيد و به بيراهه نرويد.

طلاق بگيرم يا نه؟
اين سوال دغدغه ي خاطر بسياري از زوجين است. افرادي كه تصميم به ترك رابطه و جدايي دارند با نشخوارهاي فكري زيادي در خصوص جدايي رو به رو هستند و د جلسات مشاوره نيز نگراني هاي شان را در قالب اين سوال مطرح مي كنند.

واقعيت اساسي آن است كه زندگي پس از طلاق نيز با چالش هاي فردي، اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي مخصوص به خود همراه است.

در كنار اين موارد، شرايط فرهنگي جامعه نيز تصميم به طلاق را دشوار و تبعات آن را بيشتر مي كند.

منبع:كانون مشاوران ايران-مشاوره ي قبل از طلاق

طلاق از جمله پديده هايي است كه مي تواند سبب تجربه احساسات ناخوشايندي در فرد شود و زندگي فرد را براي مدتي مختل كند، در اين مقاله به روش هاي مشاوره پس از طلاق و فوايد آن مي پردازيم.

معمولا افراد زماني تصميم به جدايي مي گيرند كه از ادامه زندگي بسيار درمانده شده باشند و قصد نجات و رهايي خود را داشته باشند به همين دليل برخي از افراد از اينكه توانسته اند طلاق بگيرند ممكن بسيار خوشحال و خرسند باشند اما با اين حال در پس اين تجربه احساس خوشحالي، فرد ممكن است احساسات متناقضي را تجربه كند و براي سازگاري با شرايط بعد از طلاق مشكل داشته باشد كه همين امر لزوم مشاوره پس از طلاق را نشان مي دهد.

اقدامات بعد از طلاق
فردي كه كار مشاوره پس از طلاق را انجام مي دهد، فردي متخصص در اين امر است و مي تواند به شما كمك كند ديدي واقع گرايانه نسبت به شرايط پيدا كنيد و بتوانيد مسير و اهداف خودتان را مشخص كنيد.

همچنين افرادي كه در جريان زندگي مشترك و همينطور روند طلاق خود دچار آسيب شده اند نياز شديد به مشاوره پس از طلاق دارند. بنابراين مي توانيم بگوييم كه مشاوره پس از طلاق كاربردهاي زيادي دارد كه از جمله اين كاربردها مي توان به درمان و ترميم آسيب هاي پس از طلاق، چگونگي آغاز زندگي جديد بعد از طلاق، چگونگي ارتباط با فرزند همسر سابق، زندگي بعد از طلاق براي زن و مرد، چگونگي كسب موفقيت پس از طلاق، رفع دلتنگي بعد از طلاق، اقدامات بعد از طلاق و برگشت بعد از طلاق توافقي، اشاره كرد كه در ادامه مقاله هركدام از اين موارد را به صورت جداگانه توضيح خواهيم داد.

درمان و ترميم آسيب هاي پس از طلاق
افراد از نظر داشتن ظرفيت رواني براي مقابله با بحران هاي زندگي از جمله طلاق، تفاوت زيادي با يكديگر دارند، از طرفي برخي از افراد قبل از وقوع طلاق دچار مشكلات و اختلالات رواني از جمله اختلالات اضطرابي و افسردگي هستند و همين امر مي تواند زمينه ساز ايجاد و بروز مشكلات بسيار بيشتري بعد از طلاق شود، به همين دليل لزوم مشاوره پس از طلاق براي چنين افرادي كاملا احساس مي شود. بنابراين افرادي كه داراي ظرفيت رواني بالايي نيستند و بعد از طلاق دچار آسيب هاي متعدد رواني مي شوند طبيعتا نيازمند مراجعه به روانشناس و ترميم و درمان آسيب هاي پس از طلاق هستند.

چگونگي آغاز زندگي جديد پس از طلاق
همانطور كه اشاره شد طلاق مي تواند باعث شود افراد احساسات متناقض زيادي را تجربه كنند و تجربه اين احساسات متناقض از روز بعد از طلاق شروع مي شود، احساسات مثبت و منفي و احساس سردرگمي از شايع ترين حالت هاي بعد از طلاق است. در ابتدا ممكن است شرايط براي فرد شبيه به يك كابوس باشد و فرد نتواند اين تغيير را در زندگي اش بپذيرد، از زندگي پيش روي خود نيز بترسد و نگران اين باشد كه مبادا نتواند به تنهايي از پس زندگي بربيايد و اگر فرد نتواند با اين احساسات منفي خود كنار بيايد.

ممكن است براي فرار از واقعيت دست به هر كاري بزند و به روابط جنسي پرخطر، اعتياد و رفتارهاي هيجاني روي بياورد، احساس گناه و اندوه پس از طلاق نيز از ديگر احساساتي است كه افراد ممكن است بعد از طلاق خود تجربه كنند. بديهي است كه داشتن چنين احساسات و تفكراتي مانع از داشتن ديدي واقع گرايانه در زندگي مي شود و باعث مي شود كه فرد نتواند زندگي جديدي را بعد از طلاق براي خود شروع كند، فردي كه چنين احساساتي را تجربه مي كند نياز است كه حتما به لزوم مراجعه به مشاوره پس از طلاق توجه كند و آن را در اولويت قرار دهد تا بتواند به كمك مشاور از احساسات متناقض خود رهايي يابد و راه حل هاي چگونگي آغاز زندگي جديد پس از طلاق را آموزش ببيند.

منبع:كانون مشاوران ايران-مشاوره پس از طلاق | آرامش تان را دوباره به دست بياوريد

كودكاني كه پدر و مادرشان از يكديگر جدا شده اند و طلاق گرفته اند مي دانند كه طلاق اثرات نامطلوبي بر روي كودكان مي گذارد و باعث آسيب هاي رواني بر روي كودك مي شود به عبارتي طلاق و آسيب هاي رواني رابطه عميقي با يكديگر دارند. در اين مقاله به تاثير طلاق بر كودكان پرداخته شده است.

كودكاني كه والدين آن ها از يكديگر جدا شده اند، آسيب هاي رواني شديد تري را تجربه كرده اند و بر اساس پژوهش هاي انجام شده در بيشتر آسيب هاي اجتماعي رد پايي از فرزندان طلاق ديده مي شود. اين موضوع نشان دهنده اهميت طلاق بر روي روحيه اين فرزندان است.

بر اساس نظر مشاوران، طلاق گرفتن بر روي سلامت روان فرد تاثير زيادي مي گذارد. هنگامي كه پدر و مادر از يكديگر جدا مي شوند انگار چتر امنيتي كودك از بين مي رود و بر روي سلامت اجتماعي و رواني كودكان اثر مي گذارد.

البته بيشتر اوقات طلاق باعث پايان دادن به مشكلات پدر و مادر، زيرا اگر پدر و مادر هميشه در حال نزاع و درگيري باشند سلامت روان كودك بيش تر به خطر مي افتد و همچنين ممكن است كودك به واسطه طلاق از بسيار از آسيب ها رهايي يابد چون به احتمال زياد ممكن است در خانواده درگير آسيب هايي از طريق دعواي والد شود.

آثار طلاق بر فرزندان چيست؟
طلاق والدين مي تواند زمينه ساز بروز بسياري از اختلالات رفتاري، روحي و رواني شود و بر روي زندگي فرد و اجتماعي كودكان تاثير مي گذارد، كساني كه تصميم به طلاق و جدايي مي گيرند بايد اين نكته را در نظر بگيرند كه آثار و عوارض طلاق مي تواند بسيار زياد مي باشد.

در زير نمونه هايي از عوارض طلاق و تاثيراتي كه بر روي فرزند مي گذارد ذكر شده است.

افسردگي در كودكان و نوجوانان
اضطراب
پرخاشگري و عصيان در نوجوانان
حسادت
سوء ظن و بدبيني نسبت به ديگران
فرار از منزل
ترك تحصيل و افت تحصيلي
بزهكاري و كج روي هاي اجتماعي
ازدواج زودرس براي دختران
ضعف اعتماد به نفس
اختلال هويت
اعتياد
فقر
ضعف سلامت جسماني و رواني مانند بي خوابي
بي اشتهايي
سوء تغذيه
پرخوري عصبي
همچنين طلاق از نظر اجتماعي هم بر روي فرزند اثر مي گذارد و زندگي او را تحت تاثير قرار مي دهد.

احساس درماندگي و سرخوردگي
تجربه عقده حقارت به خاطر نبود محيط خانوادگي گرم و صميمي در مقايسه با ديگر كودكان
دروني سازي عقده هاي منفي و ضد اجتماعي
انزواي اجتماعي
گرايش به انواع انحرافات اجتماعي به دليل اينكه خانواده كنترل درستي بر روي فرزند نداشته و از نظر اخلاقي و رفتاري نتوانسته اند مديريت صحيحي را داشته باشند.
اجتماع ستيزي و آزار مردم و انجام خشونت هاي اجتماعي

منبع:كانون مشاوران ايران-عوارض و اثرات طلاق بر كودكان در سنين مختلف