روانشناسي نوين

نويسنده موانع اعتماد. آيا تا به حال اعتماد مناسبي در رابطه تان داشته ايد؟
: رندي كونلي
در زمانيكه با گروه ها صحبت مي كنم يا يك سري دوره هاي آموزشي را برگزار مي كنم، در اغلب مواقع نظر سنجي زير را انجام مي دهم (ادامه بدهيد و پاسخ خودتان را انتخاب كنيد):
در روابط شما اعتماد چه وضعيتي دارد؟
 هيچ نوع مشكلات مربوط به اعتماد در روابط ما وجود ندارد.
 در برخي از روابطي كه دارم، سطح اعتماد موجود مي تواند افزايش پيدا كند.
 در برخي از روابط خودم با يك سري از مشكلات جدي در مورد اعتماد مواجه هستم.
در صورتي كه با صداقت جواب داده باشيد و واقعا هيچ نوع مشكل مربوط به اعتماد را در روابط خودتان نداشته باشيد، در اين صورت بايد به شما تبريك بگويم! واقعيت اين است كه اعتماد موجود در هر رابطه اي مي تواند بهبود پيدا كند.
در روابط شخصي، ما در اغلب مواقع خودمان را نسبت به منتفع شدن از سطوح بالاتر اعتماد محروم مي كنيم، چرا كه هيچ نوع تمايلي نسبت به قرار گرفتن آن در سطوح مناسب نداريم. اعتماد يك ماهيت دو طرفه دارد – هر چقدر بيشتر اعتماد داشته باشيد، بيشتر مورد اعتماد قرار خواهيد گرفت. در صورتي كه به افراد ديگر اعتماد نداشته باشيد، شانس مورد اعتماد قرار گرفتن شما پايين خواهد آمد. در برخي مواقع ما بدترين دشمن خودمان در مورد اين مسئله هستيم.
در ادامه چهار دليل بيان شده اند كه مربوط به نبود اعتماد در روابط شما مي باشند:
1. تمايل محدودي نسبت به اعتماد داريد – تمايل ما نسبت به اعتماد بر مبناي عوامل مختلفي مي باشد كه برخي از آنها عبارت از شخصيت ما، مدل هاي نقش و تجربيات دوران كودكي اوليه، اعتقادات و ارزش ها، فرهنگ، خود آگاهي و بلوغ عاطفي مي باشد. تركيب اين عوامل و تجربيات منجر به شكل گيري مقدار و سرعت ايجاد اعتماد ما نسبت ديگران مي شوند. تجربيات شما مي تواند مربوط به ديدگاه شما نسبت به اعتماد باشد؛ اعتماد يك مورد به دست آمده مي باشد و يك مورد اهدا شده نمي باشد، بنابراين تا زماني كه مطمئن شويد كه افراد ديگر لياقت اعتماد را دارند، خودتان را از مورد اعتماد قرار گرفتن محروم خواهيد كرد. حتي با وجود اين شرايط، شما فقط مي توانيد به صورت لجوجانه اعتماد را گسترش بدهيد يا اينكه به صورت محدودي آن را گسترش بدهيد. تمايل داشتن به سطح اعتماد پايين مي تواند منجر به ممانعت شما از داشتن روابط لذت بخش و كامل شود.
2. شما نمي خواهيد از كنترل دست برداريد – از دست دادن كنترل به معناي پذيرفتن ريسك مي باشد و زماني كه ما در معرض ريسك قرار مي گيريم، بيشتر در معرض آسيب قرار خواهيم داشت. بنابراين ما در واكنش نسبت به اين وضعيت، از اعتماد كردن خودداري مي كنيم و سعي مي كنيم كه براي محافظت از ايمني خودمان بر روي افراد و موقعيت هاي موجود در اطراف خودمان كنترل داشته باشيم. در صورتي كه كنترل را به عنوان ابزاري براي به دست آوردن و كامل كردن قدرت بيشتر تعريف كنيم، به سرعت متوجه خواهيم شد كه نمي توانيم كنترل زيادي داشته باشيم. شايد ما بتوانيم بر روي افراد يا موقعيت ها تاثيرگذار باشيم، ولي نمي توانيم آنها را كنترل كنيم. تنها چيزي كه در واقعيت مي توانيم بر روي آن كنترل داشته باشيم، عبارت از خود ما مي باشد – كه شامل اقدامات، ويژگي ها، ارزش ها، عواطف و عقايد خودمان مي باشد. برخي از افراد فرض مي كنند كه بدگماني (يا سوء ظن) نقطه مقابل اعتماد مي باشد؛ اين مورد درست نمي باشد. نقطه مقابل اعتماد عبارت از كنترل مي باشد و به منظور اينكه اعتماد به دست بياوريد، در مرحله اول بايد متمايل به اعتماد كردن باشيد.
3. شما انتظارات غيرواقعي داشته ايد – انتظارات غيرواقعي بيان نشده و نامشخص عبارت از عوامل اوليه اي مي باشند كه منجر به كمتر شدن يا از بين رفتن اعتماد در روابط مي شوند و در اين شرايط انتظارات سطح بالاتر برآورده نخواهند شد. اعتماد يك موردي مي باشد كه تا زمان از بين رفتن روابط، افراد به صورت واضح و مشخصي در مورد آن صحبت نمي كنند يا آن را در روابط تشخيص نمي دهند. در اين شرايط براي نجات دادن يك رابطه خيلي دير مي شود يا به نظر مي رسد كه غلبه كردن بر مشكلات ايجاد شده در رابطه خيلي سخت مي باشد. در زمينه ارتباط، مشخص كردن انتظارات، يك نوع روش پزشكي پيشگيرانه مي باشد. داشتن يك بحث نامناسب يا ناخوشايند با يكديگر و در رابطه با نقش ها، مسوليت ها و انتظارات خيلي بهتر مي باشد. زماني كه دو طرف نتوانند انتظارات موجود را تامين كنند، در اين صورت هر دو فرد با تاثيرات ثانويه ناخواسته مواجه خواهند شد.
4. آسيب هاي گذشته منجر به ايجاد موانعي براي شما مي شوند – آسيب رساندن به افراد، آسيب رساندن به افراد ... افرادي كه در گذشته و به دليل از بين رفتن روابط موجود آسيب ديده اند، در اغلب مواقع تلاش مي كنند تا به صورت نامناسبي به ساير افراد آسيب بزنند. هر چند كه هيچ ضرورتي وجود ندارد اين وضعيت منجر به ممانعت از اعتماد شود، ولي داشتن انتظارات غيرواقعي از ساير افراد، به دام افتادن در يك ذهنيت نامناسب، داشتن برخورد نامناسب با ساير افراد يا عمل كردن با عزت نفس پايين و تجربيات گذشته ما در رابطه با اعتماد از بين رفته عبارت از مواردي هستند كه مي توانند منجر به پيشگيري از ايجاد روابط سالم و داراي سطح اعتماد بالا شوند. اجازه ندادن به اتفاقات گذشته براي تاثيرگذاري بر روي روابط فعلي ما اهميت زيادي دارد. همانطور كه سوء آگوستين به عنوان نويسنده كتاب زماني كه گذشته شما منجر به آسيب رساندن به وضعيت فعلي شما مي شود ، بيان كرده است "شايد قادر به كنترل موارد اتفاق افتاده در رابطه با خودتان نباشيد، ولي مي توانيد بر روي موارد صورت گرفته در درون خودتان كنترل داشته باشيد."
اهميت اعتماد در روابط سالم، همانند اهميت اكسيژن در غواصي مي باشد؛ بقاء رابطه بدون اعتماد داشتن امكان پذير نمي باشد. در صورتي كه به صورت طبيعي متمايل به اعتماد داشتن باشيد، عدم تمايل به از دست دادن كنترل، داشتن انتظارات غيرواقعي، يا اجازه دادن به اتفاقات گذشته براي ايجاد موانع در اعتماد شما به ديگران عبارت از مواردي مي باشند كه براي ايجاد روابط داراي سطح اعتماد مناسب در آينده، بايد آنها را پشت سر بگذاريم.